نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد جلد : 1 صفحه : 101
صاحب نظران نثر ابوالفتوح رازى بيشتر خطابى است. [1] آن جا كه ميدان سخن گشاده بوده است، مانند: نقل داستان ها و قصص و تاريخ، نويسنده بيشتر به نثر ساده پرداخته است. اين امر به خاطر آن است كه ابوالفتوح به وعظ و موعظت مى پرداخته و بدان گرايشى داشته است . اينك نمونه هايى از هر كدام را در همين مقدّمه نقل مى كنيم:
الف . نثر مسجّع
«سهل بن عبد اللّه گفت : تقوى آن باشد كه بپرهيزى به دل از غَفَلات، و به نفس از شهوات و به حقّ از لذّات و به جوارح از سيّآت. آن وقت كه اين كرده باشى، اميد باشد تو را به وصول دَرَجات و نجات از دَرَكات. [2]
ب . موازنه و ترصيع
«بدان كه از جمله كلمات ثناى خداى تعالى، يكى از اين كلمه «الحمد» است؛ چه در او قيدِ نعمتِ حاصل است و صيدِ نعمتِ نا آمده» [3] .
نمونه ديگر
«پس به غنيمت دار تا تو را باز گذاشته اند و تو ممكّنى و تو را خير كردن ممكن است، تأخير و تقصير مكن . تا كارت روان است و بادت جَهان است و هوايت صافى است و آب به جوى تو است، پيش از آن كه آبت برود و بادت بنشيند و كارت فرو ماند ». [4]
[1] ر . ك : طبرسى و مجمع البيان، ص۲۱۱؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج ۶، ص ۱۱۰ ذيل مدخل «ابوالفتوح رازى» .