نام کتاب : تفسير پژوهي ابوالفتوح رازي نویسنده : ایازی، سید محمد علی جلد : 1 صفحه : 226
مسمّا كه همان مدلول و صاحب اسم است. مجبره و اهل حديث معتقدند اسم همان مسمّا است؛ يعنى اسم «اللّه » همان وجود «اللّه » است؛ ولى شيعه و معتزله و بعضى اشاعره قائل اند كه اسم غير از مسمّا است و اسم مفهوم است و مسما در خارج و مصداق آن است. به عنوان نمونه و در استشهاد به اين نظريه، ابوالفتوح رازى در ذيل آيه اوّل سوره حمد مى نويسد: اگر اسم همان مسمّا بود، وقتى آتش مى گوييم، بايد دهانمان بسوزد و لازم بود هزاران خدا داشته باشيم؛ چون خداوند هزاران اسم دارد و اسم مكتوب است، ولى مسمّا نه و مسمّا يك جا است و اسم چندين جا. اما در برابر اين نظريه درباره وحدت اسم با مسمّا مخالفان به آياتى استدلال كرده اند: ۱. آيه هفتم مريم: «إِنّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ اسْمُهُ يَحْيى» . خداوند فرموده ما بشارت مى دهيم به تو پسرى كه اسمش يحيى است. پس اگر اسم و مسمّا دو تا چيز باشند، خداوند فقط بايد اسم يحيى را به زكريا داده باشد. ابوالفتوح جواب مى دهد اين آيه دليل ما است؛ چون يحيى هنوز نيست و بشارت مى دهد به اسمش كه بعد مسما مى آيد، پس اسم، پيش از صاحب اسم است. ۲. آيه چهل سوره يوسف: «ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاّ أَسْماءً سَمَّيْتُمُوها» . اگر اسم غير مسما باشد، آنها فقط اسم را مى پرستيدند، نه مسما را، و اين شرك نيست و حال آنكه آنها مسمّا را مى پرستيدند. جواب: ابوالفتوح مى فرمايد: اين آيه دليل ما است؛ به دليل اينكه آنها واقعاً اسم را مى پرستيدند؛ چون بتها «اله» نبودند. آنها در واقع ادّعاى اسم اله مى كردند، بدون مسما. [1]