يعنى
اتفاق وقوع اين طرف بهتر- و باشد كه باعتبار جميل بود چنانك گويند- گزاردن قرض اولى
يعنى جميلتر- و اولويت در همه مقولات افتد- در جوهر چنانك گويند- صورت و نوع بجوهريت
اولى از ماده و جنس- و اين باعتبار سبقت وجود است- و الا جواهر در جوهريت متساوى باشند-
و در كم مانند بزرگتر و بيشتر- و در كيف و فعل و انفعال- كه قابل شدت و ضعفند ظاهر
است- و در اين چنانك آتش بلندتر است از هوا- و در متى چنانك نوح پيشتر است از ابراهيم-
و در وضع چنانك فلك در اقليم دوم- مايلتر است از آنك در اقليم اول- و در ملك چنانك
سپر از زره دفع را بهتر است- و در اين مباحث گاه بود كه موضوع دو بود- چنانك گويند
شجاعت گزيدهتر يا عفت- و باشد كه محمول دو بود- چنانك فضيلت نظرىتر است يا عملىتر-
و اين معنى عايد است با اول- و باشد كه اثنينيت در هر دو طرف باشد- چنانك شير در سفيدى
بيشتر از كلاغ در سياهى- و باشد كه موضوع در هر دو يا در يكى مثنى بود- مثلا حكمت با
شجاعت بهتر از حكمت با عفت- و اين بتكرار جزوى است- و فقر با حكمت بهتر از توانگرى
با صحت- و اين بىتكرار است- و باشد كه محمول نيز مثنى بود- مانند آنك حكمت و عدالت-
نافعتر در دين و دنيا از حكمت و شجاعت- و بعد از تقرير اين معانى باسر تفصيل مواضع
شويم- و گوئيم باعداد مواضع در امورى احتياج افتد- كه تفاوت مخفى بود- پس آنچه ظاهر
باشد ايرادش حشو بود- و مواضع مشهور اين است كه در بيست و پنج بحث ايراد كرديم- ا هر
چه پايندهتر و ثابتتر بهتر- و به بهتر آثر مىخواهيم و اين مشهور است- و اگر بتساوى
در نوع مقيد شود عملى بود- و فرق ميان پاينده و ثابت آنست كه- دو متساوى در زمان باشد-
كه يكى در شدت و ضعف متزايد باشد و ديگر نباشد- ب مختار شريعت حق يا فاضل نيكو اختيار-
يا مختار اكثر مردم بعدد فاضلتر بود- و هم مشهور است- و همچنين آنچه گويند مختار كل
فاضلتر بود- چه اگر مختار خير