responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 381

دو مقابل نيز متوسطى بود- مانند نقصان و زيادت و مساوات عدد را- و نقصان و مساوات و زيادت كم را- و اگر چه بحقيقت اين تثليث از تقابل خواسته است- و راجع با تقابل است- و باشد كه لازم بود مانند ضحك بقوت انسان را- و باشد كه نبود مانند ضحك بفعل او را- و بر جمله لواحقى كه بر اطلاق- يا بر وجه تقابل عارض چيزى باشد- بحسب جوهر و طبيعت و ذات او- وجودش در غير آن چيز محال بود- آن را اعراض ذاتى آن چيز خوانند- و چنانك بعد از اين معلوم شود حد هيچ كدام نتوان گفت- تا ذكر موضوع در حد ايراد نكنند- مثلا از ماهيت استقامت عبارت نتوان كرد- تا خط كه معروض او باشد با او بهم ياد نكنند- پس چون خواهند كه اين دو ذاتى را- باين هر دو مفهوم در يك رسم جمع كنند- گويند ذاتى موضوع چيزهائى بود- كه حد موضوع آن را يا حد آن موضوع را شامل باشد- و چون هر علمى را موضوعى است- كه در آن علم بحث از احوال آن كنند- مانند عدد علم حساب را- و علوم بحسب تباين موضوعات از يكديگر ممتازند- چنانك بعد از اين ياد كنيم- ذاتى بوجه دوم از آنچه گفتيم هم عام‌تر شود- چه اعراض ذاتى موضوع هر علمى- همچنانك بر آن موضوع محمول باشد- بر انواعى كه در تحت اين موضوع باشد هم محمول باشد- و بر آن تقدير حد عرض ذاتى- شامل نفس موضوع قضيه نبود- بل شامل جنس او باشد- چنانك تساوى زواياى دو قائمه را- چون بر مثلث متساوى الساقين حمل كنند- حد اين محمول مشتمل بر اين موضوع نبود- بل بر مثلث بود كه جنس اوست- و همچنين از اعراض بعضى بر بعضى محمول باشد- و بر انواعى كه در تحت بعضى باشد محمول باشد- و بر آن تقدير حد محمول شامل موضوع نبود- بل شامل معروض موضوع- يا شامل معروض جنس موضوع بوده باشد- مثلا در علم حساب عدد موضوع علم است- و زوج و فرد عرض ذاتى اوست- و ناقص و زايد و تام همچنين- و در اين علم گاه گويند عدد زوج است- و گاه گويند

نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 381
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست