يا
ما العله فى ذلك- پس ما چون در اين موضع- طالب حد اوسط هل مركب باشد تابع او بوده باشد-
و مطلب لم نيز باين وجه راجع بود با مطلب ما- و از جهت اشتراك ما و لم- در بعضى مواضع
ميان اجزاء حد حقيقى و برهان مشاركت افتد- چنانك بعد از اين معلوم شود- و باين بحث
معلوم شد- كه همه مطالب بقوت در هر دو مطلب هل و ما- كه يكى طالب برهان بود- و ديگر
طالب حد حقيقى مندرج باشد- و چون مطلب هل بر ماى ذاتى مقدم است- مباحث برهان بر مباحث
حد حقيقى مقدم بايد داشت- و چون تحقيق هر يكى از اين دو مطلب- يعنى هل و ما بقوت متعلق
است بمعرفت علت- كه لم طالب آنست بالفعل- در هر يكى از مباحث برهان و حد احتياج باشد
بمعرفت علل- و ما در اين موضع احوال علل بر سبيل مصادره ايراد كنيم
فصل
چهارم در ذكر اصناف علل و مباحثى كه بان متعلق باشد بر وجهى كلى
علت
و سبب در اين موضع- دو اسم مترادف است دال بر يك معنى- و در علوم ديگر مقرر است كه
اقسام آن چهار باشد- ما منه و آن فاعلى بود و ما له و آن غايتى بود- و ما فيه و آن
مادى بود- يا آنچه بجاى ماده بود مانند موضوع- و ما به و آن صورى بود- و اين علل را
احوال مختلف باشد بحسب قرب و بعد از معلول- و بحسب آنك علت بالذات بود يا بالعرض- و
بالفعل بود يا بالقوه- و خاص بود يا عام يا مساوى و جزوى بود يا كلى- و بسيط بود يا
مركب- و ما امثله اين اصناف بحسب اختلاف آن احوال- در جدولى نهاديم تا به آسانى در
نظر آيد- و آن جدول اين است-