responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 344

جدل اگر چه از مواد برهان عامتر باشد بوجهى- چه صادق بحسب اغلب مشهور بود- و نه هر مشهورى صادق بود اما اعمى عرضى است- چه تعلق صدق به شهرت ضرورى نيست- بخلاف قياس كه اعمى ذاتى است چه جزو صورى است- پس باين سبب تقديم برهان بر اين صناعات واجب است‌

فصل دوم در احوال صناعات پنجگانه و مبادى اصناف قياسات‌

در مفتتح اين صناعت گفته آمد- هر تعليمى و تعلمى ذهنى بعلمى سابق باشد- و بيان اين سخن مشتمل بر چند بحث است- ا اكتساب كه اخراج چيزى باشد از قوت بفعل- لا محاله متعلق بود بهيئتى- و آن هيات را دو نسبت بود يكى با مؤدى و فاعل آن هيات- چه هر چه از قوت بفعل آيد آن را بفعل آرنده باشد- و دوم با قابل و محل آن هيات- و چون آن هيات علم بود نسبت اول را تعليم خوانند- خواه مؤدى استاد باشد و خواه قوت فكر يا چيزى ديگر- و نسبت دوم را تعلم خوانند- خواه قابل تلميذ باشد يا قوت ادراك يا غير آن- و چون مراد در اين موضع علم مكتسب است- آن را با هر يكى از اين دو نسبت فرا گرفته‌اند- تا غير مكتسب از آن خارج باشد- ب تعليم و تعلم باشد كه فكرى بود- و آن چنان بود كه- تاليف مقدمات از حدود يا تصور حدود باكتسابى بود- كه قوت فكر كرده باشد بعد از تجشم طلب- و باشد كه حدسى بود- و آن چنان بود كه- بعضى از آن تاليفات يا تصورات بى‌تجشم طلب در ذهن متمثل شود- و باشد كه تفهيمى بود- و آن چنان بود كه از تعليم استاد يا كسى ديگر حاصل شود- و باشد كه تنبيهى بود- و آن چنان بود كه- آن تاليف يا تصور اولى بود از جهت عبارت ملتبس- پس بايضاح عبارت دفعه حاصل شود- و ذهنى از اين جمله عام‌تر بود- و باين سبب تعليم و تعلم بذهنى مقيد كرده‌اند- ج اكتساب تصورات بعد از تصور اجزاء اقوال شارحه تواند بود- و آن محمولات باشد يا امثله- و اكتساب‌

نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 344
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست