responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 114

كلى ميان ايشان مناسبتى نبود- چه توان گفت بعض الحيوان انسان- و نتوان گفت كل لا حيوان انسان- و توان گفت كل لا انسان متصور- و نتوان گفت ليس بعض الانسان بمتصور- اما در اين صورت- بايد كه محمول انسان و لا انسان را شامل بود- چه اگر شامل نبود سالبه لازم معدوليه بود- و نسبت حرف سلب در معدوليه الموضوع با سور- همچنان بود كه در معدوليه المحمول با رابطه- چه همچنانك آنجا- تقديم سلب بر رابطه تحصيل اقتضاء كند و عكس عدول- اينجا نيز تقديم سلب بر سور تحصيل اقتضاء كند- و عكس عدول- و چون حال تلازم بهرى قضاياى- حملى باعتبار سلب و عدول گفته آمد- تلازمى كه شرطيات را مناسب اين نوع باشد بيان كنيم‌

فصل سيزدهم در تلازم شرطيات‌

از قواعد گذشته مقرر شده است- كه ايجاب و سلب شرطيات- تابع ايجاب و سلب قضايائى كه- اجزاء آن شرطيات باشد نباشد- بل در شرطى موجبه باشد- كه مصاحبت يا معاندت ميان دو موجبه باشد- و يا ميان دو سالبه يا ميان سالبه و موجبه- و همچنين در شرطى سالبه- و اگر اعتبار وقوع محصورات چهارگانه كنند- در هر يكى از مقدم و تالى- هر يكى از شرطيات شانزده نوع شود- كه از ضرب چهار در چهار حاصل آيد- و بازاء معدوليه در شرطيات آن بود- كه مقدم يا تالى سالبه باشد- كه مناقض آن محصله بود كه معدوليه بازاء او بود- مثلا چون گوئيم كلما كان كل ا ب فكل ج د- و اين محصله است بازاء- او در معدوليه التالى بايد گفت- كلما كان كل ا ب فليس كل ج د- نه آنك گويند فلا شى‌ء من ج د- ليكن عادت نرفته است كه- در شرطى امثال اين قضايا را معدوليه خوانند- و چون اعتبار تلازم شرطيات كنند- يا اعتبار متصلات تنها كنند يا اعتبار منفصلات تنها- يا

نام کتاب : اساس الاقتباس نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 114
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست