مىباشد، فرزند، نفر ديگر را همراه نموده مىروند با شخص مذكور
بزد و خورد مشغول شده در نتيجه ضربات اين دو نفر، دو نفر ديگر كشته مىشوند، آيا
گناه قتل و ديه آنها و خسارات وارده دولتى بر ذمّه خود آن دو نفر است يا به عهده
دستور دهنده؟
ج
- در فرض سؤال اگر مباشرين قتل بالغ و عاقل باشند گناه قتل و قصاص يا
ديه بر عهده خود آنها است و حق مطالبه خسارات را نيز از آمر ندارند. بلى كسى كه
امر بقتل نمايد و به امر او ديگرى را بكشند بايد شرعا او را تا آخر عمر حبس
نمايند.
س 17
- كسى كه مرتكب اعمال فاسده و منافى عفّت و اخلاق شده كه اگر مورد
محاكمه شرعى قرار بگيرد قتلش واجب مىشود، هر گاه بدون محاكمه و حكم قاضى، شخصى او
را بقتل رساند و انگيزه او، همان فساد و انحراف مقتول باشد آيا بر چنين قاتلى، قود
و ديه تعلق مىگيرد يا خير؟
ج
- در فرض مسأله، اقوى عدم تعلق قود و ديه است لكن به جهت ترك
استيذان، از حاكم شرع، آثم و معصيت كار است.
س 18
- اگر شخصى، ديگرى را مجروح نمود و مجروح قبل از آن كه براى قصاص يا
گرفتن ديه و يا ارش يا مقدارى كه حاكم تعيين مىكند در بعضى از صور دعوى توسط همان
شخص، يا شخص ديگر به قتل برسد آيا حق دعوى و يا حقّ قصاص و ساير حقوق مذكوره به
ارث به ورثه مقتول مىرسد يا نه و بطور كلى حقوق كلّا يا بعضا به ارث مىرسد يا
نه؟
ج
- ورثه او حقّ اقامه دعوى نزد حاكم شرعى دارند و با فرض اثبات مدّعى
حق گرفتن ديه جراحت يا قتل را از قاتل دارند و در صورت قتل عمد يا جرح بعضى از
اعضاء مانند دست و يا پا خود مجروح يا ورثهاش حق قصاص دارند.
س 19
- اسقاط عمدى جنين بعد از ولوج روح، به وسيله مادر يا ديگرى، موجب
قصاص مىباشد يا خير؟
ج
- اسقاط عمد جنين، بعد از ولوج روح، موجب ديه بر جانى است و قصاص
ندارد.
س 20
- زنى در موقع طلاق، اقرار به حامله شدن خود نكرد، فرداى آن روز پيش
طلاق دهنده رفت و اقرار به حامله بودن خود كرد و پس از چندى در زايشگاه، دو دختر
بچّه زايمان كرد و دختر بچّهها را تحويل شوهرش داد، فاميل زن نگذاشتند زن با
شوهرش برود