- عدم حضور در محكمه، غير از استنكاف از شهادت است، اگر شاهد، ناظر
جريان بوده واجب است شهادت بدهد و در صورت استنكاف، ترك واجب كرده و از عدالت كه
شرط قبول شهادت است ساقط مىگردد ولى اگر از حضور در محكمه خوددارى كند مىتوانند
براى اخذ شهادت نزد شاهد بروند.
س 45
- في حالة معارضة البيّنات فى التقليد .. هل للعدد أيّ دور فى
الترجيح و ما المرجّحات بصورة عامّة؟
ج
- لا ترجيح فى البيّنات بأكثريّة العدد الّا اذا حصل الاطمينان
الأشدّ من الأكثر.
و اللَّه العالم
س 46
- اگر كسى در محكمههاى عرفى شهادت به ناحق بدهد كه بر اثر آن حق كسى
از بين برود ضامن است يا خير و هم چنين در صورت ضمان حاكم و شاهد هر دو ضامنند يا
يكى از آنها؟
ج
- در فرض مسأله اگر غاصب علم به غصبيّت مأخوذ بحكم حاكم جور دارد خود
ضامن است و شاهد و حاكم هم براى تسبيب معصيت كردهاند و اگر گمان مىكند شهادت حق
دادهاند و حاكم هم حكم بحق كرده شاهد ضامن است و اگر ضمانى بر غاصب وارد شد رجوع
به شاهد مىكند.
س 47
- رانندهاى كه گواهى نامه ندارد تصادف مىكند و چند نفر بر اثر اين
تصادف زخمى مىشوند و راننده ديگرى كه گواهى نامه دارد براى رفع ناراحتى از راننده
بدون گواهى نامه حاضر مىشود كه بگويد من پشت ماشين بودم و عدهاى با رضايت طرفين
شهادت براى راننده گواهى نامهدار دادند ولى بعدا چون يك نفر از مصدومين حادثه فوت
مىكند راننده دوّم از حرف خود برمىگردد و راننده اوّل را در جريان قانونى قرار
مىدهد و در اين بين كسانى كه شهادت دادهاند اگر بخواهند از شهادت خود برگردند
احتمال دارد زندانى شوند در اين صورت گفتار راننده گواهى نامهدار در اين موضوع
يعنى گردن گرفتن تقصير جايز بوده يا خير و نيز شهادت دادن آن عدّه مجوّز شرعى
داشته يا نه و هم چنين فعلا وظيفه شهود چيست زيرا اگر از گفتار قبلى خود برگردند
زندانى مىشوند و اگر به حرف خود ثابت بمانند راننده دوّم بدون جرم گرفتار مىشود،
تكليف ايشان را معيّن فرمائيد.