- آنان كه بعنوان مستقلّ كتاب امر به معروف و نهى از منكر، آن را
مطرح ساختهاند ممكن است نظرشان شدّت اعتناء به شأن و اظهار اهميّت اين دو واجب در
اسلام باشد، چنانكه از قرآن مجيد و احاديث شريفه، تأكّد وجوب آن، معلوم مىشود و
امّا اين كه در طىّ كتاب حسبه، ذكر كردهاند براى اينست كه از جمله امورى است كه
حتما بايد اقامه شود و تعطيل آن، جائز نيست چه آن كه امور حسبى امورى است كه نبايد
متروك بماند و هر كسى بايد در انجام آن بكوشد و اقدام كند.
س 5
- كتاب امر به معروف و نهى از منكر در كتب فقهيّه بعد از پايان كتاب
جهاد قرار دارد بلكه بعضى از علماء در ضمن كتاب جهاد از آن بحث كردهاند و كتاب
مستقلّى به عنوان امر به معروف و نهى از منكر، عنوان نكردهاند اكنون وجه ارتباط و
تناسب اين بحث را با بحث جهاد، بيان فرمائيد.
ج
- چون جهاد به معناى اعمّ شامل امر به معروف و نهى از منكر مىشود
جهاد با كفّار براى اعلاء كلمة اللَّه است و امر به معروف و نهى از منكر نيز براى
اعلاء كلمة اللَّه و اجراء احكام اللَّه است چنانكه حبّ فى اللَّه و بغض فى اللَّه
نيز تعرضّش در كتاب جهاد مناسب است و خلاصه چون امر به معروف و نهى از منكر از
شئون جهاد است لذا آن را بعد از كتاب جهاد قرار داده و يا در خود كتاب جهاد از آن
بحث كردهاند.
س 6
- آيا امر به معروف و نهى از منكر را مانند شيخ طوسى و ابن حمزه،
واجب عينى مىدانيد و يا مانند سيّد مرتضى واجب كفائى؟.
ج
- واجب كفائى است مگر اين كه بالعرض، عينى شود.
س 7
- آيا اين وظيفه در باره مطلق مرتكبين گناه، يكنواخت است و بدون اين
كه تفاوتى بين اشخاص باشد بايد انجام داد و يا در باره بعضى از آنان تأكيد بيشترى
است؟.
ج
- اهميّت واجبات و منكرات، موجب تأكّد وجوب امر به معروف و نهى از
منكر مىشود چنانكه در گناهان كبيره و صغيره اين چنين است و لذا به تفاوت معاصى،
بين مرتكبين آن، فرق مىباشد.