وقت، فراموش مىكند يا نماز مىخواند بمجرّد
اين كه نماز تمام شد از يادش مىرود و شكّ مىكند كه آيا نماز خواندهام يا نه و
هر چه فكر مىكند چيزى به يادش نمىآيد لذا براى گرفتن وضو و خواندن نماز، پيوسته
در زحمت است تكليف اين شخص چيست؟ آيا به شكوك واقعه اعتنا كند يا نه؟.
ج
- تكليف شخص مذكور، اينست كه اعتناء نكند و هر وقت شكّ كرد كه نماز
خوانده يا نه بگويد نماز خواندهام و هر زمان، شكّ كرد كه وضو گرفتهام يا نه
بگويد گرفتهام و اگر اعتنا كند فعل حرام و متابعت شيطان است.
س 219
- كسى كه هميشه در تسبيحات اربعه شكّ مىكند كه آيا دو بار گفتم و يا
سه بار چه كند؟.
ج
- كثير الشكّ بايد به شك خود اعتنا نكند و غير كثير الشّك احتياطا يك
بار ديگر بگويد.
س 220
- شكّ بين 1 و 2 براى كثير الشكّ هم موجب بطلان است يا نه؟ و اگر
صحيح است بنا را بر اقلّ بگذارد يا اكثر؟.
ج
- بلى شك مذكور براى كثير الشّك، هم موجب بطلان نيست و در مورد سؤال
بايد بنا را بر اكثر بگذارد و نمازش صحيح است.
س 221
- كسى كه بعضى از اوقات در چيزهائى شكّ مىكند و نمىداند كه شكّاك
(كثير الشكّ) بر او صدق مىكند يا نه در شكّش بنا را بر چه بگذارد؟.
ج
- حالت سابقه خود را استصحاب نمايد. اگر كثير الشكّ بوده اعتنا نكند
و اگر نبوده به حكم شكّ، عمل نمايد.
س 222
- جوانى هستم مجرّد و برايم وضع بدى پيش آمده و آن اينست كه در نماز
شكّ مىكنم و بعد از نماز نيز دچار شكّ مىشوم، و بعد از خريدن اجناس شكّ مىكنم
كه پولش را دادهام يا نه؟ لذا دوباره پول مىدهم و خلاصه در كارهاى روزمرّه، بدين
وضع دچارم لذا از انفاس قدسيّهتان، مرا راهنمايى فرمائيد.
ج
- به شما توصيه مىكنم كه با كمال قوّت اراده به هيچ وجه به اين
شكّها اعتنا نكنيد و خود را به خدا بسپاريد و از شرّ شيطان و وسوسه او به خدا پناه
ببريد.
خداوند متعال شما را حفظ فرمايد و بر قرائت معوّذتين- سوره قل اعوذ
بربّ الفلق و