- البته بر حضرت آية اللَّه .. مخفى نيست كه دستورات دين مقدّس اسلام
بايد مطابق با منطق علم باشد و سطح علم هم در اين زمان به طورى ترقّى كرده كه بعض
مردم، بدون دليل و برهان، دستورات الهى را نمىپذيرند تا اين كه به حكم و مصالح
آن- هر چند بطور اجمال باشد- پى ببرند. اكنون يكى از ايراداتى كه يكى از مخالفين
به اين جانب نموده راجع به مسأله تيمّم است كه تيمّم از نظر علمى چه نفعى دارد؟ در
صورتى كه از نظر ظاهر، ملاحظه مىكنيم كه دست و صورت، قبل از تيمّم، پاكتر از بعد
از تيمّم است چه آن كه بعد از انجام تيمّم، كف دست و مواضع ديگر از بدن كه براى
تيمّم، دست به آنجاها رسيده خاك آلود و غبارى شده و اين خود از نظر بهداشت كار
صحيحى نيست. لذا خواهشمند است كه حكمت تيمّم را از نظر شرع مقدّس، جهت الزام مخالف
بيان فرمائيد.
ج
- اوّلا احاطه به فوائد و حكمتهاى دستورات فرعى دين اگر براى همه،
غير ممكن نباشد براى اكثر مردم، غير ممكن است و مانع از انجام وظايف و مشاغل ديگر
مىشود و شخص را از استفاده عملى از اين دستورات، محروم مىسازد مانند بيمارى كه
بخواهد تمام جزئيات نسخه يك طبيب حاذق را بررسى كند و از هر جهت، رابطه آن را با
مزاج خود تشخيص دهد. اگر بيماران بخواهند اين روش را پيش گيرند نه اكثرا از
حكمتهاى نسخه طبيب آگاه مىشوند و نه موفّق به درمان خود مىگردند بلكه بيمارى،
آنها را از پا، درمىآورد. ثانيا دستورات فرعى دين، همين قدر كه با منطق عقلاء و
علم ثابت به فرضيّههاى علمى، مخالف نباشد لازم الاتّباع و قابل پيروى است، باز هم
مانند دستورات طبيب كه همين قدر كه بدانيم طبابت او بر خلاف قواعد مسلّمه طبّى و
حفظ الصّحه نيست به آن عمل مىكنيم. با اين تفاوت كه در دستورات دينى، احتمال خطا
و اشتباه هم نمىدهيم.
ثالثا راجع به تيمّم، البتّه ما تيمّم را براى اطاعت از فرمان خدا و
تعبّد به جا مىآوريم مع ذلك، همان طور كه نوشتهايد اگر چه ممكن است از نظر ظاهر،
دست ما پيش از تيمّم پاكتر باشد يعنى خاك آلود نباشد امّا در زمان ما معلوم شده كه
خاك به خودى خود كثيف نيست كه باعث قوّت بيماريها گردد بلكه خاك، كشنده ميكربهاى موذى
و منهدم كننده موادّ آلى است و ممكن است همان غبارى كه به