responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 9  صفحه : 396

در اينكه زنان مصر در اين هنگام، چه اندازه دستهاى خود را بريدند در ميان مفسران گفتگو است، بعضى آن را به صورتهاى مبالغه آميز نقل كرده‌اند، ولى آنچه از قرآن استفاده مى‌شود اين است كه اجمالا دستهاى خود را مجروح ساختند.

***
در اين هنگام زنان مصر، قافيه را به كلى باختند و با دستهاى مجروح كه از آن خون مى‌چكيد و در حالى پريشان همچون مجسمه‌اى بى‌روح در جاى خود خشك شده بودند، نشان دادند كه آنها نيز دست كمى از همسر عزيز ندارند.

او از اين فرصت استفاده كرد و" گفت: اين است آن كسى كه مرا به خاطر عشقش سرزنش مى‌كرديد" (قالَتْ فَذلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيهِ‌).

همسر عزيز گويا مى‌خواست به آنها بگويد شما كه با يك بار مشاهده يوسف، اين چنين عقل و هوش خود را از دست داديد و بى‌خبر دستها را بريديد و محو جمال او شديد و به ثنا خوانيش برخاستيد، چگونه مرا ملامت مى‌كنيد كه صبح و شام با او مى‌نشينم و بر مى‌خيزم؟.

همسر عزيز كه از موفقيت خود در طرحى كه ريخته بود، احساس غرور و خوشحالى مى‌كرد و عذر خود را موجه جلوه داده بود يكباره تمام پرده‌ها را كنار زد و با صراحت تمام به گناه خود اعتراف كرد و گفت:" آرى من او را به كام گرفتن از خويش دعوت كردم ولى او خويشتن دارى كرد" (وَ لَقَدْ راوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ‌).

سپس بى‌آنكه از اين آلودگى به گناه اظهار ندامت كند، و يا لا اقل در برابر ميهمانان كمى حفظ ظاهر نمايد، با نهايت بى‌پروايى با لحن جدى كه حاكى از اراده قطعى او بود، صريحا اعلام داشت،" اگر او (يوسف) آنچه را كه من فرمان مى‌دهم انجام ندهد و در برابر عشق سوزان من تسليم نگردد بطور قطع به زندان خواهد افتاد" (وَ لَئِنْ لَمْ يَفْعَلْ ما آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَ‌).

نه تنها به زندانش مى‌افكنم بلكه" در درون زندان نيز خوار و ذليل خواهد بود

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 9  صفحه : 396
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست