نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 80
شان نزول:
در مورد آيه
اول چنين نقل شده كه يكى از ياران با اخلاص پيامبر ص عرض كرد: اى پيامبر خدا! من
پير مردى نابينا و ناتوانم، حتى كسى كه دست مرا بگيرد و به ميدان جهاد بياورد،
ندارم، آيا اگر در جهاد شركت نكنم معذورم؟ پيامبر ص سكوت كرد، سپس آيه نخست نازل
شد و به اينگونه افراد اجازه داد.
از اين شان
نزول چنين استفاده مىشود كه حتى نابينايان به خود اجازه نمىدادند كه بدون اطلاع
پيامبر ص از شركت در جهاد سر باز زنند، و به اين احتمال كه شايد وجودشان با همين
حالت براى تشويق مجاهدان و يا حد اقل سياهى لشكر، مفيد واقع شود از پيامبر ص كسب
تكليف مىكردند.
در مورد آيه
دوم نيز در روايات مىخوانيم كه هفت نفر از فقراى انصار خدمت پيامبر ص رسيدند و
تقاضا كردند وسيلهاى براى شركت در جهاد در اختيارشان گذارده شود، اما چون پيامبر
ص وسيلهاى در اختيار نداشت، جواب منفى به آنها داد، آنها با چشمهاى پر از اشك از
خدمتش خارج شدند و بعدا بنام" بكاءون" مشهور گشتند.
تفسير:
معذورانى كه از عشق جهاد اشك مىريختند!
در اين آيات
براى روشن ساختن وضع همه گروهها از نظر معذور بودن يا نبودن در زمينه شركت در
جهاد تقسيمبندى مشخصى شده است، و اشاره به
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 80