نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 147
خونبها راضى
مىشوند، و ما هم از آزار او راحت خواهيم شد.
پير مرد نجدى
(با خوشحالى) گفت به خدا رأى صحيح همين است كه اين جوانمرد گفت من هم غير از آن
عقيدهاى ندارم (و به اين ترتيب اين پيشنهاد به اتفاق عموم پذيرفته شد) و آنها با
اين تصميم پراكنده شدند.
جبرئيل فرود
آمد و به پيامبر دستور داد كه شب را در بستر خويش نخوابد.
پيامبر شبانه
به سوى غار (ثور) [1] حركت كرد و سفارش نمود على ع
در بستر او بخوابد (تا كسانى كه از درز در مراقب بستر پيامبر ص بودند او را در
بسترش خيال كنند و تا صبح مهلت دهند و او از منطقه خطر دور شود).
هنگامى كه
صبح شد و به خانه ريختند و جستجو كردند على ع را در بستر پيامبر ص ديدند و به اين
ترتيب خداوند نقشههاى آنان را نقش بر آب كرد، صدا زدند پس محمد ص كجاست؟ فرمود
نمىدانم آنها به دنبال رد پاى پيامبر حركت كردند تا به كوه رسيدند و به نزديكى
غار اما (با تعجب ديدند كه تار عنكبوتى در جلو غار نمايان است به يكديگر گفتند اگر
او در اين غار بود اثرى از اين تارهاى عنكبوت بر در غار وجود نداشت و به اين ترتيب
باز گشتند).
پيامبر سه
روز در غار ماند (و هنگامى كه دشمنان همه بيابانهاى مكه را جستجو كردند و خسته و
مايوس باز گشتند او به سوى مدينه حركت كرد) [2]
تفسير: سر
آغاز هجرت
بعضى معتقدند
كه اين آيه و پنج آيه بعد از آن، در مكه نازل شده است