نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 402
اما براى اينكه جايى براى كوچكترين ترديد براى دعوت او نماند از اين توانايى
استفاده نمىكرد.
و اينكه بعضى گفتهاند توانايى بر خواندن و نوشتن، كمالى محسوب نمىشود، بلكه
اين دو علم كليدى براى رسيدن به كمالات علمى هستند نه علم واقعى و كمال حقيقى
پاسخش در خودش نهفته است، زيرا آگاهى از وسيله كمالات خود نيز كمالى است روشن.
ممكن است گفته شود در دو روايت كه از ائمه اهل بيت ع نقل شده، صريحا
تفسير" امى" به درس نخوانده، نفى گرديده است، و تنها به معنى كسى كه
به" ام القرى" (مكه) منسوب است، تفسير شده [1] در پاسخ مىگوئيم يكى از اين دو روايت به
اصطلاح" مرفوعه" است و سند آن فاقد ارزش، و روايت دوم از" جعفر بن
محمد صوفى" نقل شده كه از نظر علم رجال شخص مجهولى است.
و اما اينكه بعضى تصور كردهاند كه آيه دوم سوره جمعه يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ
يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ و آيات
ديگرى كه به اين مضمون است، دليل بر آن است كه پيامبر ص قرآن را از روى نوشته بر
مردم مىخواند كاملا اشتباه است، زيرا تلاوت هم به خواندن از روى نوشته گفته
مىشود و هم به خواندن از حفظ، كسانى كه قرآن يا اشعار يا ادعيه را از حفظ
مىخوانند، تعبير به تلاوت در مورد آنها بسيار فراوان است.
از مجموع آنچه گفتيم چنين نتيجه مىگيريم كه:
1- پيامبر ص به طور قطع، نزد كسى خواندن و نوشتن را فرا نگرفته بود، و به اين
ترتيب يكى از صفات او اين است كه نزد استادى درس نخوانده است.
[1] تفسير برهان جلد 4 صفحه 332 و
تفسير نور الثقلين جلد 2 ص 78 ذيل آيه مورد بحث.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 402