responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 6  صفحه : 389

آيا اين طرز سخن با فصاحت و بلاغتى كه در قرآن وجود دارد، سازگار است؟!.

ولى با توجه به اينكه قرآن يك كتاب تاريخى نيست كه تسلسل حوادث را حفظ كند، بلكه يك كتاب هدايت و انسانسازى و تربيت است و در چنين كتابى گاه اهميت موضوع ايجاب مى‌كند كه ادامه بحث يك حادثه را موقتا رها كند و به بحث لازم ديگرى بپردازد و باز به ذكر حادثه اول ادامه دهد.

بنا بر اين هيچ لزومى ندارد كه ما آيه مورد بحث را اشاره به دنباله بحث گوساله‌پرستى بدانيم و بگوئيم موسى ع بار ديگر بنى اسرائيل را بعد از اين ماجرا براى عذرخواهى و توبه به كوه طور برد آن چنان كه بعضى از مفسران گفته‌اند، زيرا اين احتمال گذشته از جهات ديگر از اين نظر كه به هلاكت اين گروه كه براى عذرخواهى رفته‌اند انجاميده، بعيد به نظر مى‌رسد، آيا ممكن است خداوند عده‌اى را كه بنمايندگى قوم خود براى عذرخواهى به پيشگاه او رفته‌اند در همانجا هلاك كند؟!

***
به هر حال در آيات فوق نخست مى‌گويد:" موسى ع هفتاد نفر از قوم خود را براى ميعاد ما انتخاب كرد" (وَ اخْتارَ مُوسى‌ قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقاتِنا).

ولى بنى اسرائيل چون كلام خدا را شنيدند، از موسى ع تقاضا كردند از او بخواهد خود را نشان دهد" در اين هنگام زلزله عظيمى در گرفت، و جمعيت هلاك شدند و موسى ع مدهوش بر زمين افتاد، هنگامى كه به هوش آمد عرض كرد: پروردگارا! اگر تو مى‌خواستى مى‌توانستى آنها و مرا پيش از اين هلاك كنى" يعنى من چگونه پاسخ قوم را بگويم كه بر نمايندگان آنها چنين گذشته است (فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِيَّايَ‌).

سپس گفت: پروردگارا اين درخواست نابجا تنها كار جمعى از سفهاى ما بود

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 6  صفحه : 389
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست