نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 255
بر ما تحميل كنيد و آئينى كه فساد و بطلان آن بر ما آشكار شده است با زور به
ما بقبولانيد، به علاوه يك آئين تحميلى چه سودى براى شما دارد؟!
***
در آيه بعد
شعيب چنين ادامه مىدهد:" اگر ما به آئين بتپرستى شما باز گرديم، و بعد از
آنكه خدا ما را نجات داده خود را به اين پرتگاه بيفكنيم، بر- خدا افترا
بستهايم" (قَدِ افْتَرَيْنا عَلَى اللَّهِ كَذِباً
إِنْ عُدْنا فِي مِلَّتِكُمْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْها).
اين جمله در حقيقت توضيح جملهاى است كه در آيه قبل به طور سربسته از زبان
شعيب گفته شده بود، و مفهومش اين است كه ما از روى هوى و هوس و يا تقليد كوركورانه
پشت پا به آئين بتپرستى نزدهايم، بلكه بطلان اين عقيده را بروشنى دريافتهايم، و
فرمان خدا را در زمينه توحيد با گوش جان شنيدهايم، با اين حال اگر از آئين توحيد
به شرك بازگرديم، آگاهانه بر خدا دروغ بستهايم، و مسلم است خداوند ما را مجازات
خواهد كرد.
سپس اضافه مىكند" ممكن نيست ما به آئين شما بازگرديم مگر اينكه خدا
بخواهد" (وَ ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَعُودَ فِيها
إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّنا).
منظور شعيب در حقيقت اين است كه ما تابع فرمان خدا هستيم و كمترين سرپيچى از
دستور او نداريم، بازگشت ما به هيچوجه ممكن نيست، مگر اينكه خداوند دستور بازگشت
بدهد.
و بلافاصله اضافه مىكند كه خداوند نيز چنين دستورى نخواهد داد،" چرا كه
او از همه چيز آگاه است و به همه چيز احاطه علمى دارد" بنا بر اين هرگز ممكن
نيست او از دستورى كه داده باز گردد، زيرا كسى از دستورش برمىگردد، كه علمش محدود
باشد و اشتباه كند و از دستور خود پشيمان گردد، اما آن كس كه احاطه علمى به همه
چيز دارد، تجديد نظر براى او ممكن نيست (وَسِعَ
رَبُّنا كُلَّ شَيْءٍ عِلْماً).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 255