نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 254
ظاهر بسيار نيرومند بودند، عكس العمل آنها نيز شديدتر از ديگران بود، آنها نيز
مانند همه متكبران مغرور، روى زور و قدرت خويش تكيه كرده، به تهديد شعيب و يارانش
پرداختند، چنان كه قرآن مىگويد:" اشراف زورمند و متكبر قوم شعيب به او گفتند
سوگند ياد مىكنيم كه قطعا هم خودت و هم كسانى را كه به تو ايمان آوردهاند، از
محيط خود بيرون خواهيم راند، مگر اينكه هر چه زودتر به آئين ما بازگرديد". (قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ
لَنُخْرِجَنَّكَ يا شُعَيْبُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنا أَوْ
لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا).
ممكن است، از ظاهر اين تعبير (بازگشت به آئين ما) بعضى چنين تصور كنند كه شعيب
قبلا در صف بتپرستان بود، در حالى كه چنين نيست، بلكه چون شعيب قبلا ماموريت
تبليغ نداشته و در برابر وضع آنها سكوت مىكرد، آنها چنين پنداشتهاند كه پيرو
آئين بتپرستى است، در حالى كه هيچيك از پيامبران بتپرست نبودهاند، حتى قبل از
زمان نبوت، عقل و درايت پيامبران بيش از اين است كه دست به چنين كار نابخردانهاى
بزنند، و به علاوه روى سخن تنها به شعيب نبوده بلكه مؤمنان و پيروان او را نيز
شامل مىگردد و ممكن است اين تعبير به خاطر آنها باشد.
البته تهديد مخالفان تنها همين نبوده است، تهديدهاى ديگرى نيز داشتهاند كه در
ساير آيات مربوط به شعيب بحث خواهد شد.
پاسخى كه شعيب در برابر اين همه تهديد و خشونت به آنها داد خيلى ساده و ملايم
و منطقى بود، گفت:" آيا مىخواهيد ما را به آئين خودتان بازگردانيد، اگر چه
مايل نباشيم" (قالَ أَ وَ لَوْ كُنَّا
كارِهِينَ) [1] در حقيقت شعيب مىخواهد بگويد:" آيا سزاوار است شما
عقيده خود را
[1] اين جمله در حقيقت محذوفى در
تقدير دارد و در اصل چنين بوده" أ تريدوننا فى ملتكم و لو كنا كارهين".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 254