نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 123
كه آنها نه تنها معتقدند كه آدم مرتكب گناه و معصيت شد، بلكه گناه او يك گناه
معمولى نبود، يك نوع گناه سنگين و پرمسئوليت و حتى مبارزه با دستگاه ربوبيت از او
سر زد!. ولى مدارك اسلامى اعم از عقل و نقل به ما مىگويد:
هيچ پيامبرى مرتكب گناه نمىشود، و مقام پيشوايى خلق به شخص گناهكار، واگذار
نخواهد شد، و مىدانيم كه آدم از پيامبران الهى بود، بنا بر اين آنچه در اين آيات
ذكر شده مانند پارهاى از تعبيرات ديگر كه درباره ساير پيامبران در قرآن آمده است
كه نسبت عصيان به آنها داده شده، همگى به معنى" عصيان نسبى" و" ترك
اولى" است، نه گناه مطلق.
توضيح اينكه: گناه بر دو گونه است،" گناه مطلق" و" گناه
نسبى"، گناه مطلق همان مخالفت نهى تحريمى و مخالفت با فرمان قطعى خداوند است
و هر گونه ترك واجب و انجام حرام را شامل مىشود.
اما گناه نسبى آن است كه عمل غير حرامى از شخص بزرگى سرزند، كه با توجه به
مقام و موقعيتش شايسته او نباشد، ممكن است گاهى انجام يك عمل مباح و حتى مستحبّ
درخور مقام افراد بزرگ نباشد در اين صورت انجام آن عمل،" گناه نسبى"
محسوب مىشود، مثلا اگر شخص با ايمان و ثروتمندى براى نجات فقيرى از چنگال فقر،
كمك بسيار مختصرى كند، شك نيست كه اين كمك هر چند ناچيز باشد، كار حرامى نيست بلكه
مستحبّ است، ولى هر كس آن را بشنود مذمت مىكند آن چنان كه گويى گناهى مرتكب شده
است و اين به خاطر آن است كه از چنان انسان ثروتمند و با ايمانى انتظار بسيار
بيشترى مىرود.
به همين نسبت، اعمالى كه از بزرگان درگاه پروردگار سرمىزند، با موقعيت
ممتازشان سنجيده مىشود، و گاهى با مقايسه به آن كلمه" عصيان" و"
ذنب" (گناه) بر آن اطلاق مىگردد، فى المثل نمازى كه ممكن است از
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 123