نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 112
پاسخ سؤال دوم از آنچه در جواب سؤال اول گفتيم نيز روشن مىشود، زيرا ادامه
حيات او به عنوان وجود يك نقطه منفى براى تقويت نقاط مثبت نه تنها ضرر نداشت، بلكه
مؤثر نيز بود، حتى قطع نظر از وجود شيطان در درون خود ما، غرائز مختلفى وجود دارد،
كه چون در برابر نيروهاى عقلانى و روحانى قرار گيرند، يك ميدان تضاد را تشكيل
مىدهند كه در اين ميدان پيشرفت و تكامل و پرورش وجود انسان صورت مىگيرد، ادامه
حيات شيطان نيز تقويت مبانى اين تضاد است، به تعبير ديگر هميشه وجود يك راه راست
با توجه به خطوط انحرافى پيرامون آن مشخص مىشود و تا چنين مقايسهاى در ميان
نباشد، راه راست بازشناخته نخواهد شد.
از اين گذشته همانطور كه در بعضى از احاديث مىخوانيم، شيطان بعد از انجام آن
گناه، سعادت و نجات خود را در جهان ديگر به كلى به خطر انداخت، و لذا در برابر
عباداتى كه كرده بود، تقاضاى عمر طولانى در اين دنيا كرد كه طبق قانون عدالت
پروردگار، اين تقاضا پذيرفته شد.
اين" نكته" مهم را نيز بايد توجه داشت كه خداوند اگر چه شيطان را در
انجام وسوسههايش آزاد گذاشته ولى انسان را در برابر او بىدفاع قرار نداده است،
زيرا" اولا" نيروى عقل و خرد به او بخشيده كه مىتواند سد نيرومندى در
مقابل وسوسههاى شيطان به وجود آورد (مخصوصا اگر پرورش يابد و تربيت شود)" و
ثانيا" فطرت پاك و عشق به تكامل را در درون وجود انسان به عنوان يك عامل
سعادت قرار داده و" ثالثا" فرشتگانى كه الهام بخش نيكيها هستند، به كمك
انسانهايى كه مىخواهند از وسوسههاى شيطان بركنار بمانند مىفرستد، آن چنان كه
قرآن مىگويد: إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ
ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ[1]:
" آنها كه مىگويند پروردگار ما خداوند يكتا است و سپس استقامت به خرج