نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 450
بيشترى دارند.
همچنين اگر آب از مزرعهاى كه سهم خدا بود به مزرعه سهم بتها نفوذ مىكرد
مىگفتند مانعى ندارد خدا بىنياز است، اما اگر قضيه به عكس مىشد جلو آن را
مىگرفتند و مىگفتند بتها احتياج بيشترى دارند.
در پايان آيه با يك جمله كوتاه اين عقيده خرافى را محكوم مىسازد و
مىگويد:" چه بد حكم مىكنند" (ساءَ
ما يَحْكُمُونَ).
دليل بر زشتى كار آنها علاوه بر اينكه بت پرستى از ريشه فاسد و بى اساس بود
چند موضوع است:
1- با اينكه همه چيز مخلوق خدا است، و ملك مسلم او است، و حاكم و مدبر و حافظ
همه موجودات او مىباشد، آنها تنها سهمى از آن را به خدا تخصيص مىدادند گويا مالك
اصلى آنها بودند و فقط حق تقسيم به دست آنها بود! (همانطور كه گفتيم جمله" مِمَّا ذَرَأَ" اشاره به
اين واقعيت است).
2- آنها در اين تقسيم جانب بتها را مقدم مىداشتند لذا هر آسيبى متوجه سهم خدا
مىشد مهم نبود اما آسيبهايى كه متوجه سهم بتها مىشد به وسيله سهم خدا جبران
مىكردند و آن را گرفته به بتها مىدادند كه در آيه اشاره به آن شده است، و اين يك
نوع امتياز و برترى براى بتها نسبت به خداوند بود!! 3- از بعضى از روايات استفاده
مىشود كه آنها براى سهم بتها اهميت خاصى قائل بودند و لذا متوليان و خدمه بت و
خود بت پرستان از سهم آنها مىخوردند و سهم خدا را تنها به بچهها و ميهمانان
مىدادند. و قرائن نشان مىدهد كه گوسفندهاى چاق و فربه و غلات خوب مال بتها بود
تا بتوانند به اصطلاح شكمى از عزا در آورند.
همه اينها نشان مىدهد كه آنها در تقسيم حتى براى خداوند به اندازه بتها ارزش
قائل نبودند چه حكمى از اين زشتتر و ننگينتر كه انسان قطعه سنگ
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 450