نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 105
سپس
مىفرمايد:" افراد كافر و بتپرست اينها را به خدا نسبت مىدادند و مىگفتند:
قانون الهى است" (وَ لكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا
يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ).
" و
اكثر آنها در اين باره كمترين فكر و انديشهاى نمىكردند و عقل خود را به كار
نمىگرفتند، بلكه كوركورانه از ديگران تقليد مىنمودند" (وَ
أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ).
در آيه بعد
اشاره به دليل و منطق آنها در اين تحريمهاى نابجا و بىمورد كرده، مىگويد:"
هنگامى كه به آنها گفته شود به سوى آنچه خدا نازل كرده و به سوى پيامبر ص بيائيد،
آنها از اين كار سرباز زده، مىگويند همان رسوم و آداب نياكان ما، ما را بس
است"! (وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ
إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا).
در حقيقت
خلافكاريها و بت پرستىهاى آنها از يك نوع بت پرستى ديگر به نام تسليم بدون قيد و
شرط در برابر آداب و رسوم خرافى نياكان سرچشمه مىگرفت، گويا آنها تنها
عنوان" نياكان" و" پدران" را براى، صحت و درستى عقيده و عادات
و رسوم خود كافى مىپنداشتند.
قرآن صريحا
به آنها پاسخ مىگويد: كه" مگر نه اين است كه پدران آنها دانشى نداشتند و
هدايت نيافته بودند" (أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا
يَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ) يعنى اگر نياكانى كه شما در
عقيده و اعمالتان به آنها متكى هستيد، دانشمندان و هدايت يافتگانى بودند، اقتباس و
پيروى شما از آنان از قبيل تقليد" جاهل" از" عالم" بود، اما
با اينكه خودتان مىدانيد آنها چيزى بيشتر از شما نمىدانستند و شايد عقبتر هم
بودند، با اين حال كار شما مصداق روشن تقليد" جاهل" از" جاهل"
است كه در ميزان عقل و خرد بسيار ناپسند مىباشد؟
از اينكه در
جمله بالا قرآن روى كلمه" اكثر" تكيه كرده چنين بر مىآيد
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 105