نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 103
نمىشناسد،
نه" بحيره" اى قرار داده و نه" سائبه" و نه" وصيله"
و نه" حام" (ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ
وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصِيلَةٍ وَ لا حامٍ) و اما
توضيح اين چهار نوع حيوان:
1- بحيره به
حيوانى مىگفتند كه پنج بار زائيده بود و پنجمين آنها ماده- و به روايتى نر- بود،
گوش چنين حيوانى را شكاف وسيعى مىدادند، و آن را بحال خود آزاد مىگذاشتند و از
كشتن آن صرف نظر مىكردند.
"
بحيره" از ماده" بحر" به معنى وسعت و گسترش است، و اينكه عرب دريا
را بحر مىگويد به خاطر وسعت آن است، و اينكه بحيره را به اين نام مىناميدند به
خاطر شكاف وسيعى بود كه در گوش آن ايجاد مىكردند.
2- سائبه
شترى بوده كه دوازده- و به روايتى ده- بچه مىآورد، آن را آزاد مىساختند و حتى
كسى سوار بر آن نمىشد و بهر چراگاهى وارد مىشد آزاد بود و از هر آبگاه و چشمهاى
آب مىنوشيد كسى حق مزاحمت آن را نداشت، تنها گاهى از شير آن مىدوشيدند و به
مهمان مىدادند (از ماده سيب به معنى جريان آب و آزادى در راه رفتن است).
3- وصيله به
گوسفندى مىگفتند كه هفت بار فرزند مىآورد و به روايتى به گوسفندى مىگفتند: كه
دوقلو مىزائيد (از ماده وصل به معنى بهم پيوستگى است) كشتن چنان گوسفندى را نيز
حرام مىدانستند.
4- حام كه
اسم فاعل از ماده" حمايت" مىباشد و به معنى حمايت كننده است به حيوان
نرى مىگفتند كه از وجود آن براى تلقيح حيوانات ماده استفاده مىشد، هنگامى كه ده
بار از آن براى تلقيح استفاده مىكردند، و هر بار فرزندى از نطفه آن به وجود
مىآمد، مىگفتند: اين حيوان پشت خود را حمايت كرده يعنى كسى حق سوار شدن بر آن را
ندارد (يكى از معانى" حمى"، نگاهدارى و جلوگيرى و ممنوعيت است).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 103