نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 355
است نخست مىفرمايد:" بخاطر همين موضوع بر بنى اسرائيل مقرر داشتيم كه هر
گاه كسى انسانى را بدون ارتكاب قتل، و بدون فساد در روى زمين به قتل برساند، چنان
است كه گويا همه انسانها را كشته است و كسى كه انسانى را از مرگ نجات دهد گويا همه
انسانها را از مرگ نجات داده است.
مِنْ أَجْلِ[1] ذلِكَ كَتَبْنا عَلى بَنِي إِسْرائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ
نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ
جَمِيعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً) در اينجا سؤال مهمى پيش مىآيد كه چگونه قتل يك انسان
مساوى است با قتل همه انسانها و نجات يك نفر مساوى با نجات همه انسانها مىباشد؟
مفسران در اينجا پاسخهاى زيادى دادهاند. در تفسير" تبيان" شش پاسخ
و در" مجمع البيان" پنج پاسخ و در" كنز العرفان" چهار پاسخ به
آن داده شده است ولى پارهاى از آنها از معنى آيه بسيار دور است.
آنچه مىتوان در پاسخ سؤال فوق گفت اين است كه: قرآن در اين آيه يك حقيقت
اجتماعى و تربيتى را بازگو ميكند زيرا:
اولا- كسى كه دست به خون انسان بىگناهى مىآلايد در حقيقت چنين آمادگى را
دارد كه انسانهاى بىگناه ديگرى را كه با آن مقتول از نظر انسانى و بىگناهى
برابرند مورد حمله قرار دهد و بقتل برساند، او در حقيقت يك قاتل است و طعمه او
انسان بىگناه، و ميدانيم تفاوتى در ميان انسانهاى بىگناه از اين نظر نيست،
همچنين كسى كه بخاطر نوعدوستى و عاطفه انسانى، ديگرى را از مرگ نجات بخشد اين
آمادگى را دارد كه اين برنامه انسانى را در مورد هر بشر ديگرى انجام دهد، او
علاقمند به نجات انسانهاى بىگناه است و از اين نظر براى او اين انسان و آن انسان
تفاوت نمىكند و با توجه به اينكه قرآن
[1]" اجل" بر وزن"
نخل" در اصل بمعنى جنايت است سپس به هر كارى كه عاقبت ناگوارى دارد گفته شده
و بعد از آن به هر كارى كه عاقبتى داشته باشد گفتهاند و الان غالبا براى تعليل و
بيان علت چيزى بكار مىرود.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 355