نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 255
ستمكاران و كجا هستند ياوران آنها و كسانى كه خود را به شبيه آنها ساختهاند؟
- حتى كسانى كه براى آنها قلمى تراشيدهاند و يا دواتى را ليقه [1] كردهاند- همه
آنها را در تابوتى از آهن قرار ميدهند سپس در ميان جهنم پرتاب ميشوند" [2] 2- در روايتى
از صفوان جمال كه از ياران امام كاظم ع بود نقل شده كه ميگويد:
خدمت امام رسيدم فرمود: اى صفوان! همه كارهاى تو خوبست جز يك كار! عرض كردم:
فدايت شوم، چكار؟ فرمود: اينكه شتران خود را به اين مرد يعنى" هارون"
كرايه ميدهى!، گفتم: بخدا سوگند در مسيرهاى عياشى و هوس بازى و صيد حرام به او
كرايه نميدهم، تنها در اين راه، يعنى راه مكه، در اختيار آنها ميگذارم، تازه خودم
همراه شتران نميروم، بعضى از فرزندان و كسانم را با آنها مىفرستم، فرمود اى
صفوان! آيا از آنها كرايه ميگيرى؟! عرض كردم بله، فرمود آيا دوست دارى كه زنده
بمانند و بر سر كار باشند تا كرايه ترا بپردازند گفتم بلى، فرمود: كسى كه بقاى
آنها را دوست بدارد از آنها است و هر كسى از آنها باشد در آتش دوزخ خواهد بود،
صفوان ميگويد من بلافاصله رفتم و تمام شترانم را فروختم، اين موضوع بگوش هارون
رسيد بدنبال من فرستاد و گفت: صفوان! شنيدهام شترانت را فروختهاى؟ گفتم آرى گفت:
چرا؟ گفتم: پير شدهام و فرزندان و كسانم نمىتوانند از عهده اداره آنها بر آيند،
گفت: چنين نيست، چنين نيست! من مىدانم چه كسى اين دستور را به تو داده است آرى
موسى بن جعفر ع به تو چنين دستورى داده است گفتم: مرا با موسى بن جعفر چكار؟ هارون
گفت، اين سخن بگذار! بخدا سوگند اگر سوابق نيك تو نبود دستور ميدادم گردنت را
[1] ليقه در لغت عرب به پارچه يا پنبه
ابريشمى مىگويند كه در دوات مىگذارند تا مركب را بخود جذب كند و از ريزش آن
جلوگيرى نمايد.