نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 115
(إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ مَنْ كانَ خَوَّاناً أَثِيماً).
قابل توجه اينكه: در اين آيه مىفرمايد:" كسانى كه بخود خيانت
كردند" در حالى كه مىدانيم طبق شان نزول آيه، خيانت نسبت به ديگران انجام
شده بود، و اين اشاره به همان معنى لطيفى است كه قرآن بارها آن را تذكر داده كه هر
عملى از انسان سر بزند، آثار خوب و بد آن اعم از معنوى و مادى، قبل از هر كس متوجه
خود او مىشود، همانطور كه در جاى ديگر فرموده:
" اگر نيكى كنيد بخود نمودهايد و اگر بدى كنيد نيز به خودتان بد
كردهايد" [1] و يا
اينكه اشاره به مطلب ديگرى است كه باز هم قرآن آن را تاييد كرده و آن اينكه همه
افراد بشر بسان اعضاء يك پيكرند و اگر كسى زيانى به ديگرى برساند همانند آن است كه
بخود زيان رسانده باشد، درست مثل كسى كه با دست خود سيلى به صورت خود مىزند.
نكته ديگر اينكه آيه در مورد كسانى نيست كه مثلا يك بار مرتكب خيانت شدهاند و
از آن پشيمان گشتهاند زيرا در مورد چنين كسانى نبايد شدت عمل بخرج داد بلكه بايد
ارفاق نمود، آيه در مورد كسانى است كه خيانت جزء برنامه زندگى آنان شده است، به
قرينه" يختانون" كه فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد و به قرينه"
خوان" كه صيغه مبالغه است به معنى بسيار خيانت كننده و" اثيم" كه
بمعنى گناهكار است و به عنوان تاكيد براى" خوان" ذكر شده، و در آيه
گذشته نيز از آنها تعبير بخائن كه اسم فاعل است و معنى وصفى دارد و نشانه تكرار
عمل است شده است.
سپس اين گونه خائنان را مورد سرزنش قرار داده، مىگويد:" آنها شرم دارند
كه باطن اعمالشان براى مردم روشن شود ولى از خدا، شرم ندارند!" (يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ
اللَّهِ)