نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 71
را دستور داد
كه براه مكه و مدينه بروند و از اوضاع لشكر قريش اطلاعاتى بدست آورند.
دو بازرس
محمد ص كه براى كسب اطلاع رفته بودند، طولى نكشيد برگشتند، و چگونگى قواى قريش را
به پيغمبر ص رساندند، و گفتند كه اين سپاه نيرومند تحت فرماندهى خود ابو سفيان
است.
پيامبر ص پس
از چند روز، همه اصحاب و اهل مدينه را دعوت كرد و براى رسيدگى به اين وضع جلسهاى
تشكيل داد، و موضوع دفاع را آشكارا با آنها در ميان گذاشت، سپس در اينكه در داخل مدينه
به پيكار دست زنند، و يا اينكه از شهر خارج شوند، با مسلمانان به مذاكره پرداخت،
عدهاى گفتند كه از مدينه خارج نشويم، و در كوچههاى تنگ شهر با دشمن بجنگيم، زيرا
در اين صورت حتى مردان ضعيف و زنان و كنيزان نيز به لشكر مىتوانند كمك كنند.
" عبد
اللَّه بن ابى" بعد از گفتن اين سخنان اضافه كرد: اى رسول خدا! تا كنون هيچ
ديده نشده است ما داخل حصارها و درون خانه خود باشيم، و دشمن بر ما پيروز شود!.
اين راى
بخاطر وضع خاص مدينه در آن روز مورد توجه پيغمبر ص هم بود، او نيز مىخواست در
مدينه توقف كنند و در داخل شهر با قريش به مقابله پردازند، ولى گروهى از جوانان و
جنگجويان با اين راى مخالف بودند،" سعد بن معاذ" و چند نفر از قبيله
اوس، برخاسته گفتند: اى پيامبر! در گذشته كسى از عرب قدرت اينكه در ما طمع كند
نداشته است، با اينكه در آن موقع ما مشرك و بتپرست بوديم، و هم اكنون كه تو در
ميان ما هستى، چگونه مىتوانند در ما طمع كنند، نه، حتما بايد از شهر خارج شده با
دشمن بجنگيم، اگر كسى از ما كشته شود شربت شهادت نوشيده است، و اگر هم كسى نجات
يافت به افتخار جهاد در راه خدا نائل شده است.
اينگونه
سخنان و حماسهها طرفداران خروج از مدينه را بيشتر كرد بطورى
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 71