سپس براى تاكيد اين دو فرمان مهم ميگويد:" خداوند پند و اندرزهاى خوبى
بشما ميدهد" (إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا
يَعِظُكُمْ بِهِ) باز تاكيد مىكند و مىگويد:" در هر حال
خدا مراقب اعمال شما است، هم سخنان شما را مىشنود و هم كارهاى شما را
مىبيند" (إِنَّ اللَّهَ كانَ سَمِيعاً بَصِيراً) اين قانون نيز، يك قانون كلى و عمومى است و هر نوع داورى
و حكومت را چه در امور بزرگ و چه در امور كوچك بوده باشد شامل مىشود، تا آنجا كه
در احاديث اسلامى مىخوانيم: روزى دو كودك خردسال، هر كدام خطى نوشته بود، و براى
داورى در ميان آنها و انتخاب بهترين خط به حضور امام حسن ع رسيدند، على ع كه ناظر
اين صحنه بود فورا به فرزندش گفت:
يا بنى انظر كيف تحكم فان هذا حكم و اللَّه سالك عنه يوم القيامة!
" فرزندم! درست دقت كن، چگونه داورى مىكنى، زيرا اين خود يك نوع قضاوت
است و خداوند در روز قيامت در باره آن از تو سؤال ميكند!" [1] اين دو قانون
مهم اسلامى (حفظ امانت و عدالت در حكومت) زيربناى يك جامعه سالم انسانى است و هيچ
جامعهاى خواه مادى يا الهى بدون اجراى اين دو اصل، سامان نمىيابد.
اصل اول مىگويد: اموال، ثروتها، پستها، مسئوليتها، سرمايههاى انسانى،
فرهنگها و ميراثهاى تاريخى همه امانتهاى الهى است كه بدست افراد مختلف در اجتماع
سپرده مىشود، و همه موظفند كه در حفظ اين امانات و تسليم كردن آن به- صاحبان اصلى
آن بكوشند، و به هيچ وجه در اين امانتها خيانت نشود.
از طرفى هميشه در اجتماعات، برخوردها و تضادها و اصطكاك منافع وجود دارد كه
بايد با حكومت عادلانه، حل و فصل شود تا هر گونه تبعيض و امتياز نابجا و ظلم و ستم
از جامعه برچيده شود.