نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 394
گم شود و با زمينهاى اطراف يكسان گردد، و به كلى فراموش شوند!.
در اين موقع آنها هيچ واقعيتى را نمىتوانند كتمان كنند (وَ لا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثاً) زيرا با آن همه شهود و گواهان، راهى براى انكار نيست.
البته اين سخن منافات با آيات ديگر كه مىگويد: بعضى از كافران در روز قيامت
نيز حقايق را كتمان مىكنند و دروغ مىگويند ندارد [1] چون دروغ گفتن آنها قبل از اقامه شهود و
گواهان است، ولى بعد از آن كه هيچ جاى انكار نمىماند ناچار مىشوند كه به همه
حقايق اقرار كنند.
در يكى از خطبههاى امير مؤمنان ع نقل شده كه فرمود:" روز رستاخيز خداوند
بر دهان افراد، مهر خاموشى مىنهد، تا سخن نگويند و در اين هنگام دستها به سخن
درمىآيند و پاها گواهى مىدهند و پوستهاى تن، اعمال خود را بازمىگويند و در اين
هنگام هيچ كس نمىتواند واقعيتى را كتمان كند" [2] بعضى از مفسران احتمال دادهاند منظور از لا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثاً اين است كه آنها آرزو مىكنند: اى كاش در دنيا كه بودند واقعيات را مخصوصا در
باره پيامبر اسلام ص كتمان نمىكردند و بنا بر اين جمله مزبور عطف بر جمله لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ مىشود، ولى اين تفسير با ظاهر" لا
يَكْتُمُونَ" كه فعل مضارع است سازگار نيست و اگر اين
معنى مراد بود بايد گفته شود" و لم يكتموا".
[1]- مانند آيه 22 و 23 سوره انعام و
آيه 18 سوره مجادله.
[2]- تفسير نور الثقلين جلد اول صفحه
482 بنقل از تفسير عياشى.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 394