نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 193
است كه براى تحريك حد اكثر عواطف مردم از آن چنين تعبير شده است) دعوت نمود.
فرستاده پيامبر ص به خانهاى كه مركز تدريس مذهبى يهوديان بود و بيت المدارس
نام داشت وارد شد، و نامه را بدست" فنحاص" دانشمند بزرگ يهود داد، او پس
از مطالعه نامه، با لحن استهزا آميزى گفت: اگر سخنان شما راست باشد، بايد گفت: خدا
فقير است و ما غنى و بىنياز! زيرا اگر او فقير نبود، از ما قرض نمىخواست! (اشاره
به آيه" مَنْ (ذَا الَّذِي) يُقْرِضُ
اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً") [1] بعلاوه محمد ص
معتقد است، خدا شما را از رباخوارى نهى كرده، در حالى كه خود او در برابر انفاقها
بشما وعده ربا و فزونى ميدهد! (اشاره به آيه" يُرْبِي الصَّدَقاتِ") [2] ولى
بعدا" فنحاص" انكار كرد كه چنين سخنانى را گفته باشد در اين موقع آيات
فوق نازل گشت [3]
تفسير:
آيه نخست مىگويد:" خدا سخن كفر آميز يهود را كه مىگفتند:" خداوند
فقير است و ما غنى هستيم شنيد" اگر در برابر مردم آن را انكار كنند، در
پيشگاه خدا كه همه سخنان را مىشنود قابل انكار نيست، او حتى امواج صوتى فوق
العاده ضعيف يا بسيار نيرومندى كه گوشهاى آدمى از درك آن عاجز است مىشنود، (لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ
اللَّهَ فَقِيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ).
بنا بر اين انكار آنها بيهوده است سپس مىگويد: سنكتب ما قالوا:" يعنى