نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 460
اللَّيْلِ، و اينكه در بعضى از كتب لغت" غسق"
به معنى تاريكى آغاز شب تفسير شده، بعيد به نظر مىرسد، بخصوص اينكه ريشه اصلى اين
لغت به معنى امتلاء (پر شدن) و سيلان است، و مسلما تاريكى شب هنگامى پر و لبريز
مىشود كه به نيمه رسد، يكى از مفاهيمى كه لازمه اين معنى است هجوم و حملهور گشتن
است، لذا در اين معنى نيز استعمال شده.
بنا بر اين معنى" غاسق" در آيه مورد بحث يا" فرد مهاجم"
است، يا هر" موجود شرور" كه از تاريكى شب براى حمله كردن استفاده مىكند،
زيرا نه فقط حيوانات درنده و گزنده شب هنگام از لانهها بيرون مىآيند و زيان
مىرسانند، بلكه افراد شرور و ناپاك و پليد نيز غالبا از تاريكى شب براى مقاصد سوء
خود استفاده مىكنند.
" وقب" (بر وزن شفق" از ماده" وقب" (بر وزن نقب) به
معنى حفره و گودال است، سپس فعل آن به معنى ورود در گودال به كار رفته، گويى
موجودات شرور و زيانآور از تاريكى شب استفاده كرده، و با ايجاد حفرههاى زيانبار
براى تحقق بخشيدن به مقاصد پليد خود اقدام مىكنند، يا اينكه اين تعبير اشاره
به" نفوذ كردن" است.
***
بعد مىافزايد:" و از شر آنها كه در گرهها مىدمند" (وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ).
" نفاثات" از ماده" نفث" (بر وزن حبس) در اصل به معنى
ريختن مقدار كمى از آب دهان است، و از آنجا كه اين كار با دميدن انجام
مىگيرد،" نفث" به معنى" نفخ" (دميدن) نيز آمده است.
ولى بسيارى از مفسران" نفاثات" را به معنى" زنان ساحره"
تفسير
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 460