نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 435
و سوم تصور مىشود، يا در خارج، يا در ذهن، و لذا گاه مىگوئيم احدى از آن
جمعيت نيامد، يعنى هيچكس نيامد، ولى هنگامى كه مىگوئيم، واحدى نيامد ممكن است دو
يا چند نفر آمده باشند [1] ولى اين تفاوت با موارد استعمال آن در قرآن مجيد و احاديث چندان سازگار نيست.
بعضى نيز معتقدند: احد اشاره به بساطت ذات خداوند در مقابل اجزاء تركيبيه
خارجيه يا عقليه (جنس و فصل، و ماهيت و وجود) است، در حالى كه واحد اشاره به
يگانگى ذات او در برابر كثرات خارجيه مىباشد.
در حديثى از امام محمد باقر ع مىخوانيم:" أحد" فردى است يگانه
و" احد" و" واحد" يك مفهوم دارد، و آن ذات منفردى است كه نظير
و شبيهى براى او نيست، و" توحيد" اقرار به يگانگى و وحدت و انفراد او
است".
در ذيل همين حديث مىخوانيم:" واحد از عدد نيست، بلكه واحد پايه اعداد
است، عدد از دو شروع مىشود، بنا بر اين معنى" اللَّه احد" يعنى معبودى
كه انسانها از ادراك ذات او عاجزند، و از احاطه به كيفيتش ناتوان، او در الهيت فرد
است و از صفات مخلوقات برتر" [2] در قرآن مجيد نيز" واحد" و" احد" هر
دو به ذات پاك خداوند اطلاق شده است.
جالب اينكه در توحيد صدوق آمده است كه مردى اعرابى در روز جنگ" جمل"
برخاست عرض كرد: اى امير مؤمنان! آيا مىگويى خداوند واحد است؟ واحد به چه معنى؟
ناگهان مردم از هر طرف به او حمله كردند، و گفتند: اى اعرابى! اين