نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 419
(ما أَغْنى عَنْهُ مالُهُ وَ ما كَسَبَ) [1] از اين تعبير استفاده مىشود كه او مرد ثروتمند مغرورى بود كه بر اموال و
ثروت خود در كوششهاى ضد اسلاميش تكيه مىكرد.
***
در آيه بعد مىافزايد:" به زودى وارد آتشى مىشود كه داراى شعله
برافروخته است" (سَيَصْلى ناراً ذاتَ
لَهَبٍ).
اگر نام او" ابو لهب" بود، آتش عذاب او نيز" ابو لهب" است
و شعلههاى عظيم دارد (توجه داشته باشيد" لهب" در اينجا به صورت نكره و
دلالت بر عظمت آن شعله مىكند).
نه تنها" ابو لهب" كه هيچيك از كافران و بدكاران اموال و ثروت و
موقعيت اجتماعيشان آنها را از آتش دوزخ و عذاب الهى رهايى نمىبخشد، چنان كه در
آيه 88 و 89 سوره شعراء مىخوانيم: يَوْمَ لا
يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:" قيامت روزى است كه نه اموال و نه فرزندان، هيچكدام
سودى به حال انسان ندارد، مگر آن كس كه با قلب سالم (روحى با ايمان و با تقوى) در
محضر پروردگار حاضر شود".
مسلما منظور از آيه" سَيَصْلى
ناراً ذاتَ لَهَبٍ" آتش دوزخ است، ولى
بعضى احتمال دادهاند كه آتش دنيا را نيز شامل شود.
در روايات آمده است كه بعد از جنگ" بدر" و شكست سختى كه نصيب مشركان
قريش شد، ابو لهب كه شخصا در ميدان جنگ شركت نكرده بود پس
[1]" ما" در" ما
كسب" ممكن است" موصوله"" يا مصدريه" باشد، بعضى براى آن
معنى وسيعى قائلند كه نه تنها اموال، بلكه فرزندان او را نيز شامل مىشود، و"
ما" در" ما اغنى عنه" مسلما" ما نافيه" است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 419