responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 26  صفحه : 51

و در پايان ذكر اين نعمتها به نعمت معنوى ديگرى اشاره مى‌كند كه از همه بالاتر است، مى‌فرمايد:" اين جزائى است از سوى پروردگارت، و عطيه‌اى است كافى" (جَزاءً مِنْ رَبِّكَ عَطاءً حِساباً) [1] چه بشارت و نعمتى از اين برتر و بالاتر كه بنده ضعيف، مورد نوازش و الطاف و محبتهاى مولاى كريم خود قرار گيرد، او را اكرام كند، بزرگ دارد، و خلعت بخشد، اين توجه و عنايت، و اين لطف و محبت، چنان لذتى به مؤمنان مى‌دهد كه با هيچ نعمتى برابر نيست.

و به گفته شاعر:

من كه باشم كه بر آن خاطر عاطر گذرم‌

لطفها مى‌كنى اى خاك درت تاج سرم‌

تعبير به" رب" (پروردگار) همراه با ضمير مخاطب و توام با كلمه" عطاء" همگى بيانگر لطف فوق العاده‌اى است كه در اين پاداشها نهفته است.

واژه" حسابا" به عقيده بسيارى از مفسران در اينجا به معنى" كافيا" مى‌باشد، چنان كه گاه گفته مى‌شود" احسبت" يعنى آن قدر به او بخشيدم كه گفت" حسبى" (كافى است) [2] در حديثى از امام امير مؤمنان على ع آمده است كه در قيامت خداوند حسنات مؤمنان را حساب مى‌كند، و هر حسنه را ده برابر تا هفتصد برابر پاداش مرحمت مى‌كند، همانگونه كه خدا در قرآن فرموده: جَزاءً مِنْ رَبِّكَ عَطاءً حِساباً [3]


[1]" جزاء" در اين آيه حال است براى نعمتهايى كه در آيات گذشته آمده است و در معنى چنين است: اعطاهم جميع ذلك حالكونه‌ جَزاءً مِنْ رَبِّكَ‌، بعضى نيز احتمال داده‌اند كه" مفعول مطلق" براى فعل محذوفى باشد، و بعضى نيز آن را" مفعول لاجله" دانسته‌اند، ولى تفسير اول مناسبتر است.

[2]" تفسير بيضاوى" ذيل آيه مورد بحث.

[3]" نور الثقلين" جلد 5 صفحه 495 حديث 29.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 26  صفحه : 51
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست