نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 26 صفحه : 41
(جَزاءً وِفاقاً)[1]
چرا چنين نباشد؟ در حالى كه آنها در اين دنيا قلبهاى مظلومان را سوزاندند، روح و
جان آنها را به آتش كشيدند و با ظلم و ستم و طغيان خود بر كسى رحم نكردند، سزاوار
است كه در آنجا كيفرشان چنان باشد، و نوشابههايشان چنين! اصولا همانگونه كه بارها
تاكيد كردهايم از آيات قرآن استفاده مىشود كه حد اقل بسيارى از كيفرهاى قيامت
تجسمى است از اعمال دنياى انسانها، چنان كه در سوره تحريم آيه 7 مىخوانيم:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما
كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ:" اى كافران امروز عذر مخواهيد،
چرا كه جزاى شما تنها اعمالى است كه انجام مىداديد" (كه اكنون تجسم يافته و
در برابر شما حضور پيدا كرده).
***
سپس به
توضيح علت اين مجازات پرداخته، مىفرمايد:" اين به خاطر آن است كه آنها اميدى
به حساب و ترسى از عقاب خداوند نداشتند" (إِنَّهُمْ
كانُوا لا يَرْجُونَ حِساباً).
و همين
بىاعتنايى به حساب و روز جزا مايه طغيان و سركشى و ظلم و ستم آنها شد، و آن ظلم و
فساد چنين سرنوشت دردناكى را براى آنان فراهم ساخت.
در حقيقت عدم
ايمان به حساب عاملى است براى طغيان، و آن هم عاملى است براى آن كيفرهاى سخت.
توجه داشته
باشيد كه" لا يرجون" از ماده" رجاء" هم به معنى"
اميد"
[1]" جزاء" منصوب است به عنوان"
مفعول مطلق" براى فعل محذوفى كه از قرينه كلام روشن مىشود، و"
وفاق" نيز معنى مصدرى دارد، و صفت آن است و در تقدير چنين است: يجازيهم جزاء
ذا وفاق!
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 26 صفحه : 41