نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 26 صفحه : 334
فرورفتگى است كه در دو طرف بينى انسان در سمت راست و چپ قرار دارد (و به هنگام
گريه اشك بر آن جارى مىشود) و سپس كنايتا بر گودالى كه بر صورت زمين ظاهر مىشود
اطلاق شده (و بعدا به صورت يك معنى حقيقى درآمده است).
در اينكه اين گروه شكنجهگر چه اشخاصى بودند؟ و در چه زمانى مىزيستند؟
مفسران و ارباب تواريخ نظرات مختلفى دارند كه شرح آن به خواست خدا در نكات ذيل
آيات مىآيد، ولى قدر مسلم اين است كه آنها خندقهاى بزرگى از آتش فراهم ساخته
بودند، و مؤمنان را وادار مىكردند كه دست از ايمان خود بردارند، هنگامى كه با
مقاومت آنان روبرو مىشدند آنها را در اين كورههاى آدمسوزى انداخته، به آتش
مىكشيدند!" وقود" در اصل به معنى مادهاى است كه آتش با آن مىافروزند،
(مانند هيزم) و تعبير به" ذات الوقود" با اينكه همه آتشها احتياج به
هيزم و مانند آن دارد اشاره به كثرت مواد آتشزايى است كه آنها به كار مىگرفتند،
و طبعا آتش آن بسيار دامنهدار و پر شعلهاى به وجود مىآمد و اگر بعضى" ذاتِ الْوَقُودِ"
را در اينجا به معنى آتش شعلهور تفسير كردهاند، ظاهرا به همين دليل است، نه آنچه
بعضى پنداشتهاند كه" وقود" داراى دو معنى است يكى هيزم و ديگرى"
شعله" و تاسف خوردهاند كه چرا مفسران و مترجمان به اين نكته توجه نكردهاند!
منظور از آيه" إِذْ هُمْ عَلَيْها
قُعُودٌ" و آيه بعد، اين است كه گروهى با كمال
خونسردى نشسته بودند و صحنههاى شكنجه را تماشا مىكردند و لذت مىبردند كه اين
خود نشانه نهايت قساوت آنها بود.
بعضى نيز گفتهاند اين گروه مامور بازجويى و اجبار مؤمنان به ترك مذهب حق
بودند.
بعضى نيز آنها را دو گروه دانستهاند گروهى" شكنجهگر" و گروهى
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 26 صفحه : 334