نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 26 صفحه : 126
"
ثانيا" چهره درهم كشيدن در برابر يك مرد نابينا مشكلى ايجاد نمىكند چرا كه
او نمىبيند، به علاوه عبد اللَّه بن ام مكتوم نيز رعايت آداب مجلس را نكرده بود
زيرا كه هنگامى كه مىشنود پيامبر ص با گروهى مشغول صحبت است نبايد سخن او را قطع
كند.
ولى از آنجا
كه خداوند اهميت فوق العادهاى به محبت و ملاطفت كردن با مؤمنان مستضعف حقيقت طلب
مىدهد همين مقدار بىاعتنايى را در برابر اين مرد مؤمن براى پيامبرش نمىپسندد و
او را مورد عتاب قرار مىدهد، اينها همه از يك سو.
از سوى ديگر،
اگر به اين آيات از زاويه حقانيت و عظمت پيامبر ص نگاه كنيم، مىبينيم در سرحد يك
معجزه است، چرا كه رهبر بزرگ اسلام در كتاب آسمانى خود آن چنان مسئوليت براى خود
ذكر مىكند كه حتى كوچكترين ترك اولى، يعنى بىاعتنايى مختصرى نسبت به يك مرد
نابيناى حق طلب، را مورد عتاب خداوند مىبيند، اين دليل زندهاى است بر اينكه اين
كتاب آسمانى از سوى خدا است و او پيامبر صادق است، مسلما اگر اين كتاب از سوى
خداوند نبود چنين محتوايى نداشت.
و عجبتر
اينكه پيامبر ص طبق روايتى كه در بالا آورديم هر وقت" عبد اللَّه بن ام
مكتوم" را مىديد به ياد اين ماجرا مىافتاد و او را بسيار احترام مىكرد.
و از سوى
ديگر اين آيات مىتواند بيانگر فرهنگ اسلام در بر خورد با مستضعفان و مستكبران
باشد، كه چگونه مرد فقير نابيناى مؤمنى را بر آن همه اغنيا و سران قدرتمند مشرك
عرب مقدم مىشمرد، اين به خوبى نشان مىدهد كه اسلام حامى مستضعفان و دشمن
مستكبران است.
در پايان اين
سخن بار ديگر تكرار مىكنيم كه مشهور در ميان مفسران
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 26 صفحه : 126