نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 25 صفحه : 29
پاسخ همه اين
سؤالات با توجه به يك نكته روشن مىشود، و آن اين است كه خداوند نيروها و غرائز و
صفاتى در انسان آفريده است كه اينها بالقوه وسيله تكامل و ترقى و سعادت او محسوب
مىشوند، بنا بر اين صفات و غرائز مزبور ذاتا بد نيست، بلكه وسيله كمال است، اما
هنگامى كه همين صفات در مسير انحرافى قرار گيرد، و از آن سوء استفاده شود، مايه
نكبت و بدبختى و شر و فساد خواهد بود.
فى المثل
همين حرص نيرويى است كه به انسان اجازه نمىدهد به زودى از تلاش و كوشش بازايستد،
و با رسيدن به نعمتى سير شود، اين يك عطش سوزان است كه بر وجود انسان مسلط است،
اگر اين صفت در مسير تحصيل علم و دانش به كار افتد، و انسان حريص در علم و يا به
تعبير ديگر تشنه و عاشق بىقرار علم باشد، مسلما مايه كمال او است، اما اگر آن در
مسير ماديات به كار افتد مايه شر و بدبختى و بخل مىگردد.
به تعبير
ديگر: اين صفت شاخهاى از حب ذات است، و مىدانيم حب ذات چيزى است كه انسان را به
سوى كمال مىفرستد، اما اگر در مسير انحرافى واقع شود به سوى انحصارطلبى، و بخل و
حسد و مانند آن پيش مىرود.
در مورد
مواهب ديگر نيز مطلب همين گونه است، خداوند قدرت عظيمى در دل اتم آفريده كه مسلما
مفيد و سودمند است، ولى هر گاه از اين قدرت درونى اتم سوء استفاده شود و از آن
بمبهاى ويرانگر بسازند، نه نيروگاههاى برق و وسائل صنعتى ديگر، اين مايه شر و فساد
خواهد بود.
و با توجه به
بيان فوق، مىتوان ميان تمام آياتى كه در قرآن مجيد درباره انسان وارد شده است جمع
كرد [1]
[1] توضيح ديگرى تحت عنوان" انسان در قرآن
كريم" در جلد 8 تفسير نمونه صفحه 239 تا 241 آوردهايم (ذيل آيه 12 يونس).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 25 صفحه : 29