نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 25 صفحه : 220
شان نزول:
براى اين آيات دو شان نزول ذكر شده است:
1- قريش در" دار الندوة" (مركزى در نزديكى مسجد الحرام كه براى شور
در مسائل مهم در آن جمع مىشدند) اجتماع كردند،" وليد" (مرد معروف و
سرشناس مكه كه مشركان به عقل و درايت او معتقد بودند و در مسائل مهم با او به
مشورت مىپرداختند) رو به آنها كرده گفت: شما مردمى هستيد داراى نسب والا، و عقل و
خرد، و عرب از هر سو به سراغ شما مىآيند (براى زيارت خانه كعبه و غير آن) و
پاسخهاى مختلفى از شما مىشنوند حرف خود را يكى كنيد.
سپس رو به آنها كرده گفت: شما در باره اين مرد (اشاره به پيغمبر اكرم) چه
مىگوئيد؟ گفتند مىگوئيم" شاعر" است! وليد چهره درهم كشيد و گفت ما شعر
بسيار شنيدهايم، اما سخن او شباهتى به شعر ندارد، گفتند: مىگوئيم"
كاهن" است، گفت هنگامى كه نزد او مىرويد سخنانى را كه كاهنان (به شكل اخبار
غيبى) مىگويند در او نمىيابيد، گفتند مىگوئيم" ديوانه" است، گفت وقتى
به سراغ او مىرويد هيچ اثرى از جنون در او نخواهيد يافت.
گفتند، مىگوئيم" ساحر" است گفت ساحر به چه معنى؟ گفتند كسى كه ميان
دشمنان و ميان دوستان ايجاد دشمنى مىكند، گفت بلى او" ساحر" است و چنين
مىكند! (زيرا بعضى از آنها مسلمان مىشوند و راه خود را از ديگران جدا مىسازند).
سپس از" دار الندوه" خارج شدند در حالى كه هر كدام پيغمبر اكرم ص را
ملاقات مىكرد مىگفت: اى ساحر! اى ساحر!
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 25 صفحه : 220