نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 24 صفحه : 470
الْعَظِيمِ).
و هر قدر انبيا و اوليا و رسولان پروردگار او را به سوى خدا دعوت مىكردند
نمىپذيرفت، و به اين ترتيب پيوند او با" خالق" به كلى قطع شده بود.
***
و نيز مردم را" بر اطعام مستمندان تشويق نمىكرد" (وَ لا يَحُضُّ عَلى طَعامِ الْمِسْكِينِ).
و به اين ترتيب پيوند خود را از" خلق" نيز بريده بود.
بنا بر اين عامل بزرگ بدبختى او قطع رابطه از" خالق" و"
خلق" بود، و از اين تعبير به خوبى استفاده مىشود كه عمده اطاعات و عبادات و
دستورات شرع را مىتوان در اين دو خلاصه كرد، و عطف" اطعام مسكين"
بر" ايمان" اشاره به اهميت فوق العاده اين عمل بزرگ انسانى است، و به
راستى چنين است زيرا به گفته بعضى بدترين عقائد" كفر" است، و بدترين
رذائل اخلاقى" بخل".
تفسير نمونه ؛ ج24 ؛ ص470
لب توجه اينكه نمىگويد:" اطعام نمىكرد" مىگويد: ديگران را وادار
به اطعام نمىنمود، اشاره به اينكه اولا تنها اطعام كردن يك فرد، مشكل مستمندان را
حل نمىكند، بايد ديگران را نيز دعوت به اين كار خير كرد تا جنبه عمومى پيدا كند.
ثانيا ممكن است انسان شخصا توانايى بر اطعام نداشته باشد، اما همه كس توانايى
بر ترغيب ديگران داشته باشد.
ثالثا افراد بخيل چنانند كه نه تنها بذل و بخششى ندارند بلكه علاقه به بذل و
بخشش ديگران نيز ندارند.
از بعضى از قدماء نقل شده است كه به همسر خود دستور مىداد غذا را
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 24 صفحه : 470