نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 24 صفحه : 394
است ولى مشهور همان يمن است.
ماجرا چنين بود كه اين باغ در اختيار پير مرد مؤمن قرار داشت، او به قدر نياز
از آن برمىگرفت، و بقيه را به مستحقان و نيازمندان مىداد، اما هنگامى كه چشم از
دنيا پوشيد، فرزندانش گفتند: ما خود به محصول اين باغ سزاوارتريم، چرا كه عيال و
فرزندان ما بسيارند، و ما نمىتوانيم مانند پدرمان عمل كنيم! و به اين ترتيب تصميم
گرفتند تمام مستمندان را كه هر ساله از آن بهره مىگرفتند محروم سازند، و سرنوشت
آنها همان شد كه در اين آيات مىخوانيم:
مىگويد:" ما آنها را آزموديم، آن زمان كه سوگند ياد كردند كه ميوههاى
باغ را صبحگاهان و دور از انظار مستمندان بچينند" (إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّها مُصْبِحِينَ) [1]
***
" و هيچ از آن استثنا نكنند" و براى مستمندان چيزى فرو نگذارند (وَ لا يَسْتَثْنُونَ).
اين تصميم آنها نشان مىدهد كه اين كار ناشى از نياز نبود، بلكه ناشى از بخل و
ضعف ايمان آنها بود، زيرا انسان هر قدر هم نيازمند باشد مىتواند كمى از محصول يك
باغ پردرآمد را به نيازمندان اختصاص دهد، بعضى گفتهاند منظور از عدم استثناء اين
است كه آنها" إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ" نگفتند، يعنى آن قدر مغرور بودند كه گفتند مىرويم و
اين كار را مىكنيم حتى خود را از گفتن" إِنْ شاءَ اللَّهُ"
بىنياز ديدند.
[1]" يصرمن" از ماده"
صرم" (بر وزن شرم) به معنى چيدن ميوه است، و به معنى قطع كردن به طور مطلق، و
همچنين محكم كردن كار نيز آمده است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 24 صفحه : 394