نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 24 صفحه : 116
هواى نفس شما آمد در برابر او تكبر كرديد، گروهى را تكذيب نموديد، و گروهى را
به قتل رسانديد"؟! و در پايان آيه در يك جمله كوتاه و پرمعنى
مىفرمايد:" خداوند قوم ستمگر را هدايت نمىكند"؟ (وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ).
درست است كه هدايت كار خدا است، اما زمينه لازم دارد، و زمينه آن كه روح
حقطلبى و حقجويى است بايد از ناحيه خود انسانها فراهم شود، و ستمگران از اين
مرحله دورند.
***
گفتيم يهود خود را امتى برگزيده، و به اصطلاح تافتهاى جدا بافته
مىدانستند، حتى گاهى ادعا مىكردند كه پسران خدا هستند! و گاه خود را دوستان خاص
خداوند قلمداد مىكردند، چنان كه در آيه 18 سوره مائده آمده است، وَ قالَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصارى نَحْنُ أَبْناءُ
اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ:" يهود و
نصارا گفتند ما پسران خدا و دوستان خاص او هستيم". (هر چند منظورشان فرزندان
مجازى باشد).
قرآن در مقابل اين بلندپروازيهاى بىدليل، آنهم از ناحيه گروهى كه حامل كتاب
الهى بودند اما عامل به آن نبودند، مىگويد:" به آنها بگو اى يهوديان اگر
گمان مىكنيد كه شما دوستان خدا غير از مردم هستيد پس آرزوى مرگ كنيد اگر راست مىگوئيد"
(قُلْ يا أَيُّهَا الَّذِينَ هادُوا إِنْ
زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِياءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا
الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ) [1] چرا كه دوست
هميشه مشتاق لقاى دوست است، و مىدانيم كه لقاى
[1] مِنْ دُونِ النَّاسِ به گفته بعضى از مفسران حال براى اسم" ان" است، و به گفته بعضى
ديگر صفت است براى" اولياء".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 24 صفحه : 116