نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 23 صفحه : 56
است، و
هنگامى كه اين واژه در مورد شتر به كار رود به معنى كشتن و نحر كردن و يا پى كردن
است.
قابل توجه
اينكه قرآن در اينجا كشتن ناقه را به يك فرد نسبت داده است، در حالى كه در
سوره" و الشمس" به همه آنها نسبت مىدهد و مىفرمايد:
فعقروها (قوم
ثمود ناقه را كشتند) اين به خاطر آن است كه آن يك نفر به نمايندگى و به رضايت همه
قوم اقدام به اين كار كرد، و مىدانيم كسى كه راضى به فعل ديگرى باشد شريك در عمل
او است [1] در بعضى روايات آمده كه" قداره" قبلا
شراب نوشيد، و در حال مستى اقدام بر اين عمل زشت و جنايت بزرگ نمود.
در مورد طرز
كشتن ناقه نيز اقوال گوناگونى است: بعضى گفتهاند با شمشير آن را پى كرد، و بعضى
گفتهاند در كمين آن پشت صخرهاى قرار گرفت نخست آن را با تير زد و بعد با شمشير
به آن حمله كرد.
***
آيه بعد
به عنوان مقدمهاى براى ذكر عذاب وحشتناك اين قوم سركش مىگويد:" اكنون
بنگريد عذاب و انذارهاى من چگونه بود"؟! (فَكَيْفَ
كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ).
***
و سپس
مىافزايد: يك صيحه بر آنها فرستاديم، و به دنبال آن همگى به صورت گياه خشك شده
كوبيدهاى درآمدند كه صاحب چهارپايان براى حيوانات خود در آغل جمعآورى
مىكند"! (إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً واحِدَةً
فَكانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ).
[1] شرح اين مطلب را تحت عنوان" پيوند
مكتبى" در جلد 9 صفحه 158 (ذيل آيه 65 سوره هود) بيان كرديم.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 23 صفحه : 56