responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 23  صفحه : 55

به هر حال اين قوم در مضيقه آب قرار گرفتند و تحمل نداشتند كه يك روز تمام آب در اختيار" ناقه" باشد و يك روز در اختيار آنها، مخصوصا طبق احتمالى كه بعضى از مفسران داده‌اند كه آب در آبادى آنها خيلى كم بود (هر چند اين معنى با آيات 146 تا 148 تناسب ندارد چرا كه از آن استفاده مى‌شود اين قوم در سرزمينى پر از باغها و چشمه‌ها زندگى مى‌كردند).

***
به هر حال اين قوم سركش و خودخواه و لجوج تصميم گرفتند" ناقه" را از پاى درآورند، در حالى كه" صالح" به آنها اخطار كرده بود كه اگر آزارى به ناقه برسانند در فاصله كوتاهى عذاب دامانشان را خواهد گرفت، اما آنها بدون اعتنا به اين امر" يكى از ياران خود را صدا زدند، و او به سراغ اين كار آمد، و ناقه را پى كرد" (فَنادَوْا صاحِبَهُمْ فَتَعاطى‌ فَعَقَرَ).

" صاحب" در اينجا ممكن است اشاره به يكى از رؤساى قوم عاد باشد، و يكى از اشرار معروف آنها كه در تاريخ به عنوان" قدارة بن سالف" [1] از او ياد شده است.

" تعاطى" در اصل به معنى برگرفتن چيزى يا به سراغ مطلبى رفتن است، و نيز به انجام كارهاى مهم و خطرناك گفته مى‌شود، يا انجام كارهاى پر زحمت، و يا كارى كه در مقابل آن عطا و مزدى قرار داده شده است.

همه اين تفسيرها در آيه مورد بحث جمع است چرا كه اقدام به كشتن ناقه جرات و جسارت زيادى لازم داشت، و هم كارى پر زحمت بود، و قاعدتا در برابر آن اجر و مزدى هم قرار داده بودند.

" عقر" از ماده" عقر" (بر وزن ظلم) در اصل به معنى اساس و ريشه‌


[1] قداره (بر وزن مناره) مردى بود زشت صورت و زشت سيرت و از شومترين افراد در تاريخ بود.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 23  صفحه : 55
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست