نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 23 صفحه : 368
گفت: بلى، اين دو بيت را گفتهام:
لا و الذى انا عبد من خلائقه
و المرء فى الدهر نصب الرزء و
المحن
ما سرنى ان ابلى فى مباركها
و ما جرى من قضاء اللَّه لم يكن!
" سوگند به آن كس كه من بندهاى از مخلوقات او هستم- كه انسان در دنيا
هدف مصائب و محنتها است".
" اگر شترانم در خوابگاه خود بودند- و اين قضاى الهى كه اتفاق افتاد رخ
نمىداد خوشحال نمىشدم" (من تنها به رضاى او راضيم و هر چه او خواسته است
همان را مىپسندم) [1]
***
آخرين آيه مورد بحث توضيح و تفسيرى است بر آنچه در آيه قبل آمده و در حقيقت مختال
فخور (متكبر فخرفروش) را معرفى مىكند، مىفرمايد:
" آنها كسانى هستند كه بخل مىورزند و مردم را نيز به بخل دعوت
مىكنند" (الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَ يَأْمُرُونَ
النَّاسَ بِالْبُخْلِ) [2] آرى لازمه دلبستگى شديد به مواهب دنيا تكبر و
غرور است، و لازمه تكبر و غرور بخلكردن، و دعوت ديگران به بخل است، اما بخل كردن
به اين دليل كه سرمايه كبر و غرور خود را اين اموال مىداند، و هرگز نمىخواهد آن
را از دست دهد، و اما دعوت ديگران به بخل براى اين است كه اولا اگر ديگران
سخاوتمند باشند او رسوا مىشود، و ثانيا چون بخل را دوست دارد مبلغ چيزى است كه به
آن عشق مىورزد!
[1]" تفسير ابو الفتوح
رازى" جلد 11 صفحه 53- نظير همين معنا را تفسير روح البيان در جلد 9 صفحه 376
آورده است.
[2]" الذين ..." بدل
از" كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ" است (تفسير كشاف ذيل آيات مورد بحث) ضمنا بايد توجه
داشت كه در بدل و مبدل منه تطابق در معرفه و نكره شرط نيست.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 23 صفحه : 368