نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 23 صفحه : 156
هر صحنهاى شرايطى دارد و هر صحنه از صحنه ديگر خوفناكتر است.
***
و باز در تعقيب آن همگان را مخاطب ساخته مىگويد" كدامين نعمت از
نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد"؟! (فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ).
***
آرى در آن روز سؤال نمىشود، بلكه" مجرمان با قيافههايشان شناخته
مىشوند" (يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيماهُمْ) [1] گروهى داراى چهرههاى بشاش نورانى و درخشانند كه بيانگر ايمان و عمل صالح
آنهاست، و گروهى ديگر صورتهايى سياه و تاريك و زشت و عبوس دارند كه نشانه كفر و
گناه آنهاست، چنان كه در آيات 38 تا 41 سوره عبس مىخوانيم:
" وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضاحِكَةٌ
مُسْتَبْشِرَةٌ وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ:" در آن روز چهرههايى درخشان و نورانيند، و
چهرههايى تاريك، كه سياهى مخصوصى آن را پوشانيده".
سپس مىافزايد:" آن گاه آنها را با موهاى پيش سر، و پاهايشان مىگيرند، و
به دوزخ مىافكنند"! (فَيُؤْخَذُ
بِالنَّواصِي وَ الْأَقْدامِ).
" نواحى" جمع" ناحيه" چنان كه راغب در مفردات مىگويد: در
اصل به معنى موهاى پيش سر و از ماده" نصا" (بر وزن نصر) به معنى اتصال و
پيوستگى است، و" اخذ به ناصيه" به معنى گرفتن موى پيش سر است، و گاه
كنايه از غلبه كامل بر چيزى مىآيد.
[1]" سيما" در اصل به
معنى" علامت و نشانه" است، و هر گونه علامت و نشانهاى را كه در صورت و
يا ساير نقاط بدن آنها باشد شامل مىشود، ولى از آنجا كه علائم خوشحالى و بد حالى
بيشتر در صورت نمايان مىگردد به هنگام ذكر اين لفظ غالبا صورت تداعى مىشود.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 23 صفحه : 156