نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 22 صفحه : 244
" توسوس" از ماده" وسوسه" به گفته راغب در مفردات به معنى
افكار نامطلوبى است كه از دل انسان مىگذرد، و اصل آن از كلمه" وسواس"
گرفته شده كه به معنى صداى زينت آلات و همچنين پيام و صداى مخفى است.
منظور در اينجا اين است كه وقتى خداوند از خطورات قلبى آنها و وسوسههاى
زودگذرى كه از فكر آنها مىگذرد آگاه است مسلما از تمام عقائد و اعمال و گفتار
آنها با خبر مىباشد، و حساب همه را براى روز حساب نگه مىدارد.
جمله" و لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ" ممكن است اشاره به اين نكته باشد كه خالق بشر محال
است از جزئيات وجود او بيخبر بماند، آنهم خلقتى كه دائم و مستمر است، زيرا لحظه به
لحظه فيض وجود از ناحيه خداوند به ممكنات مىرسد كه اگر يك دم رابطه ما با او قطع
شود همه نابود مىشويم، همانگونه كه نور آفتاب لحظه به لحظه از اين منبع فيض بخش
يعنى كره خورشيد جدا مىشود و در فضا پخش مىگردد (بلكه چنان كه خواهيم گفت ارتباط
ما با ذات مقدس او از اينهم بالاتر است).
آرى او خالق است، و خلقتش دائم و مستمر، و ما در جميع حالات وابسته به وجود او
هستيم، با اين حال چگونه ممكن است او از ظاهر و باطن ما بيخبر باشد؟! و در ذيل آيه
براى روشنتر ساختن مطلب مىافزايد:" و ما به او از رگ قلبش نيز
نزديكتريم" (وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ
الْوَرِيدِ).
چه تعبير جالب و تكان دهندهاى، حيات جسمانى ما وابسته به رگى است كه خون را
به طور مرتب از يك سو وارد قلب و از يك سو خارج كرده به تمام اعضا مىرساند كه اگر
يك لحظه در عمل آن وقفه رخ دهد فورا مرگ به سراغ انسان مىآيد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 22 صفحه : 244