responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 22  صفحه : 193

و از اينجا روشن مى‌شود عذرهاى عوامانه‌اى كه بعضى براى غيبت مى‌آورند مسموع نيست، مثلا گاهى غيبت كننده مى‌گويد اين غيبت نيست، بلكه صفت او است! در حالى كه اگر صفتش نباشد تهمت است نه غيبت.

يا اين كه مى‌گويد: اين سخنى است كه در حضور او نيز مى‌گويم، در حالى كه گفتن آن پيش روى طرف نه تنها از گناه غيبت نمى‌كاهد بلكه به خاطر ايذاء، گناه سنگين‌ترى را به بار مى‌آورد.

5- علاج غيبت و توبه آن‌

" غيبت" مانند بسيارى از صفات ذميمه تدريجا به صورت يك بيمارى روانى در مى‌آيد، به گونه‌اى كه غيبت كننده از كار خود لذت مى‌برد، و از اين كه پيوسته آبروى اين و آن را بريزد احساس رضا و خشنودى مى‌كند، و اين يكى از مراحل بسيار خطرناك اخلاقى است.

اينجا است كه غيبت كننده بايد قبل از هر چيز به درمان انگيزه‌هاى درونى غيبت كه در اعماق روح او است و به اين گناه دامن مى‌زند بپردازد، انگيزه‌هايى همچون" بخل" و" حسد" و" كينه‌توزى" و" عداوت" و" خود برتر بينى".

بايد از طريق خودسازى، و تفكر در عواقب سوء اين صفات زشت و نتائج شومى كه ببار مى‌آورد، و همچنين از طريق رياضت نفس اين آلودگيها را از جان و دل بشويد، تا بتواند زبان را از آلودگى به غيبت باز دارد.

سپس در مقام توبه بر آيد، و از آنجا كه غيبت جنبه" حق الناس" دارد اگر دسترسى به صاحب غيبت دارد و مشكل تازه‌اى ايجاد نمى‌كند، از او عذر خواهى كند، هر چند بصورت سر بسته باشد، مثلا بگويد من گاهى بر اثر نادانى‌

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 22  صفحه : 193
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست