نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 22 صفحه : 182
خوب در ميان مردم بيشتر است لذا از آن تعبير به كثير شده و گرنه" حسن ظن
و گمان خير" نه تنها ممنوع نيست بلكه مستحسن است، چنان كه قرآن مجيد در آيه
12 سوره نور مىفرمايد: لَوْ لا إِذْ
سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْراً:
" چرا هنگامى كه آن نسبت ناروا را شنيديد مردان و زنان با ايمان نسبت به
خود (و كسى كه همچون خود آنها بود) گمان خير نبردند"؟! قابل توجه اينكه: نهى
از" كثيرى" از گمانها شده، ولى در مقام تعليل مىگويد زيرا"
بعضى" از گمانها گناه است اين تفاوت تعبير ممكن است از اين جهت باشد كه
گمانهاى بد بعضى مطابق واقع است، و بعضى مخالف واقع، آنكه مخالف واقع است مسلما
گناه است، و لذا تعبير به" إِنَّ
بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ" شده است، بنا بر اين
وجود همين گناه كافى است كه از همه بپرهيزد.
در اينجا اين سؤال مطرح مىشود كه گمان بد و خوب غالبا اختيارى نيست، يعنى بر
اثر يك سلسله مقدمات كه از اختيار انسان بيرون است در ذهن منعكس مىشود، بنا بر
اين چگونه مىشود از آن نهى كرد؟! 1- منظور از اين نهى، نهى از ترتيب آثار است،
يعنى هر گاه گمان بدى نسبت به مسلمانى در ذهن شما پيدا شد، در عمل كوچكترين
اعتنايى به آن نكنيد، طرز رفتار خود را دگرگون نسازيد، و مناسبات خود را با طرف
تغيير ندهيد، بنا بر اين آنچه گناه است ترتيب اثر دادن به گمان بد مىباشد.
لذا در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام ص مىخوانيم:
ثلاث فى المؤمن لا يستحسن، و له منهن مخرج، فمخرجه من سوء الظن ان لا يحققه:
" سه چيز است كه وجود آن در مؤمن پسنديده نيست، و راه فرار دارد، از جمله
سوء ظن است كه راه فرارش اين است كه به آن جامه عمل نپوشاند" [1]